محمد بیات فعال هنری

فقط باید گفت افرین
شما یک تعزیه میبینید بدون اینکه تعزیه دیده باشید و درونش غرق میشید بدون اینکه چیزی غرقتون کنه

فقط میتونم بگم خیلی دوست داشتم
و حتمن برای دیدنش باز هم میام

من امشب برای بار سوم به تماشای اثر نشستم که دلیل سومین بار دیدن, ایجاد تغییر در اثر توسط هامون عزیز بود.
من این تغییر رو دوست داشتم و به نظرم بیست دقیقه اول واقعا و به شکل محسوسی بهتر شده بود اما بعد از اون دوباره مثل سابق تغییر خاصی ندیدم و ریتم قبلی کار برگشت. یک نکته بسیار مهم اینکه لوپ بودن اثر در این سری به طور واضح تری معلوم بود.
اگر مثل من تغییر احساس چهره ادم ها براتون مهمه پیشنهاد میکنم ردیف اول بشینید و از احساس چهره و بازی بازیگران لذت ببرید.
گروه مربع موفق باشید.

من محمد بیات ، عضوی از بازیگران گروه تولید تئاتر مربع ، نمایش فلورینا فلوسی را قبل از اجرای عموم دیدم ،با این که من در این اثر حضور ندارم ،دوست دارم نکاتی را به اشتراک بگذارم
نمی دانم تا به حال با نظریه بازی (Game theory) برخورد داشته اید یا نه؟ به صورت اجمالی و تقلیلی، این نظریه تاکید بر روابط بین بازیکنان یک مجموعه دارد که همگی سعی در افزایش سود و منافع خود دارند. این صفحه بازی ممکن است در جامعه اتفاق بیفتد یا در اقتصاد یا حتی در یک کلاس درس مهم نیست که صفحه بازی به چه شکل چیده شده باشد، مهم این است که همه بازیکنان موجود در این صفحه بازی در پی افزایش و حداکثر کردن منافع خود هستند اما نکته اساسی این نظریه در باب این است که لزوماً کسی که بیشترین تلاش را برای به دست آوردن سود انجام می دهد و برای خود طرح و استراتژی دارد همیشه برنده نیست و همچنین این که برنده لزوماً یک فرد نیست و همه شایستگی ها و منافع را یک نفر کسب نمی کند بلکه برنده بودن و توزیع منافع بین همگان اتفاق می افتد و هر کسی بهره ای از آن را برده است. یعنی ممکن است کسی فقط به میزان یک درصد برنده باشد و دیگری به میزان ۲ درصد و کسی در این میدان بازی اصلا تلاشی نکرده باشد و برآیند روابط صفحه بازی منجر به پیروزی بیشتر وی گردد. همه این موارد را در دو مفهوم اصلی می توان خلاصه کرد یکی در گرو فهم کلمه مطلق برنده بودن، که یک مفهوم کامل و یکپارچه نیست و همگان می توانند از آن بهره مند شوند و دوم پیروزی در این بازی ارتباط مستقیمی با میزان تلاش شما ندارد بلکه به میزان پیچیدگی و جهت دهی رفتار های همه بازیکنان مربوط است. فرض کنید در یک نظام پادشاهی، شاه و گروهی از مردم همواره در کشاکش اند هرچند این کشاکش لزوماً به نزاع ختم نمی شود و ممکن است مسالمت آمیز باشد اما یک برهمکنش همیشگی در این میان وجود دارد حال شاید جذاب باشد که بدانید منفعت اصلی را از این کشاکش چه گروهی می برند؟ به نظر من برنده واقعی این کشاکش نه پادشاه است و نه گروهی از مردم که چه برسد به ... دیدن ادامه ›› همه مردم.
برنده واقعی گروهی هستند که نه در طبقه حاکمیت اند و در طبقه مردم و شاید به آنها بتوان گروه بی طبقه ها گفت. اینان گروهی هستند که نه در مقام مسئولیت حکومتی قرار دارند که به مردم پاسخگو باشند و نه در میان مردم هستند که رنج رعیت بودن را بکشند و همواره از منافع حکومت استفاده می کنند اما متعلق به طبقه مردم یا حاکمیت نیستند.
شاید در این نمایش به صورت بسیار خفیف بتوان استعاره هایی از این موضوع را دید. که چگونه سلسله روابط میان افراد و انگیزه های درونی آنان باعث شکل گیری صفحه بازی خاصی شده است و چه کسی یا کسانی برنده این بازی هستند؟