به نظرم باید درگیر افکار روزمره و هر لحظه میان تلاش برای "رفتن" و یا تحمل درد "ماندن" باشی تا این نمایش با هر دیالوگش به
... دیدن ادامه ››
عمق وجودت نفوذ کند، لایهلایه همراهت شود و لمست کند، وقتی که همه دوستانت (بهمثابه عملیات نجات) یا رفتهاند یا میخواهند بروند. گویا به تماشای مستندی نشستهای که بدون شعار اضافی، قرار است تکاپوی بنیادین و روزمره ۱۶ سال پیشِ چند جوان (نمادین) در شهر کرج را نشان دهد، چهبسا امروز این تکاپو ملموستر و قویتر در هر گوشه از این کشور، بازتابدهنده مشکلات و استیصال بخش بزرگی از جامعهای است که از آینده قطع امید کرده و سرشار از درماندگی و بیحسی روزافزون است.
در "انگلیسی" با تصویری از افرادی طرف هستیم که یکی نمیتواند با "رفتن" کنار بیاید دیگری با "بازگشتن" یکی دنبال ریشههای خویش است و دیگری به دنبال یافتن هویتی. شخصیتهای بسیار آشنا و ملموس از طیف مختلف افرادی که به بهانه "زبان" دور هم جمع شدهاند تا روان خویش را در یک جامعه کوچک شخم بزنند.
متن نمایش قدرتمند و زیباست. بازیها نیز قابلقبول هستند و لحظاتی از خنده و غم با اجرای خوب و پرانرژی به تماشا میگذارد...
به نظرم رسید که برای مخاطب کاملاً فارسیزبان که ممکن است توان متوسط درک زبان انگلیسی را نداشته باشد، گرافیک، نحوه نمایش، چیدمان و زمانبندی زیرنویس (که حتی گاهی دیالوگها جلوتر نمایش داده میشد) و البته مغایرت و اشتباهات فاحش در نمایش برخی کلمات، باعث ناراحتی و سردرگمی شود که بسیار حیف است.
برای تکتک عوامل گرامی این نمایشِ شریف و ارزشمند، آرزوی موفقیت روزافزون دارم و از صحبتهای منتقدان گرامی، بهویژه جناب محسن خیمهدوز، در جلسه نقد و بررسی دیشب لذت بردم و یاد گرفتم.
این روزها همه پرندهاند، در خیال پرواز. اما بیشتر پرندگانی سرخورده...