«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
در پیوست نوشتید: به دلایل متعددی برای افراد زیر ۲۲ سال، اجرایی به ظاهر نامفهوم و پرملغمه خواهد بود، لطفاً این فاکتور را خیلی خیلی جدی بگیرید
احتمالا هر کی بنویسه نمایش شما چیزی نداشت خودش متهم به غیر حرفه ای بودن و نفهمیدن اثر شما می شه..
اما واقعیت اینه که این اولین کار ابزوردی نبود که می دیدم، شما حرفی برای گفتن نداشتید. در واقع این همه اکت اغراق آمیز نیاز نبود!!!!
ما به احترام خودتون که گفتید از سالن خارج نشید ماندیم و تماشا کردیم.
هنوز بازی بی نهایت زیبای آقای بهنام شرفی در آناکارنینای سال گذشته جلوی چشمامه. بی صبرانه منتظرم
متن ساختار خاصی نداشت! نمایشنامه المان های اساسی را نداشت. کاراکتر اصلی دنبال چه چیزی بود؟
اگر این حرف های کپشن طور و دکمه های سبک مخصوص سجاد افشاریان را از ان بگیریم دیگر چه چیزی می ماند؟؟؟
کارگردان جور نویسنده را هم کشیده بود
روز پنج شنبه این کار رو دیدم. بازیگران خیلی زحمت کشیده بودند، اما واقعیت نمایشنامه حرف خاصی برای گفتن نداشت
برای دومین بار از تماشای تک تک صحنه ها، بازی ها و دیالوگ ها لذت بردم.
آقای شهرستانی عزیز صادقانه دلیل دلخوری شما را درک نکردم.
اینکه یکی دو نفر پایشان را در ردیف اول تکان بدهند نباید شما را عصبانی می کرد! حرفه ای بودن بازیگرانتان را زیر سوال بردید، دیدید که تمرکزشان هم به هم نخورد!
و باید عرض کنم که آیا لحظه ای هم به این فکر کردید که شاید ریتم اجرا کُند و حوصله سر بر بود که دو نفر سالن را ترک کردند و احیانا چند تن از تماشاگران ردیف اول پایشان را تکان می دادند؟
خیلی خوشحالم که تونستم این اجرا رو ببینم و حتما دوباره به تماشای آن خواهم نشست.
گرچه بعضی جاها از بحث دور شده بود و بدون لطمه زدن به کل کار قابل حذف، اما یکی از استثنایی ترین و بهترین اجراهایی بود که اخیرا دیدم.
به نویسنده، کارگردان، تک تک بازیگران و عوامل خسته نباشید می گم. از دیدن این اجرای حرفه ای بسیار لذت بردم
بسیار بسیار این کار رو دوست داشتم. خوشحالم که تونستم ببینمش.
کارگردانی و بازی هایی به قاعده و بدون اغراق
حتی اگر این نامفهموم حرف زدن بخشی از کاراکتر وکیل مدافع بود، صدای آقای پرچمی برای من که ردیف اول بودم به سختی شنیده می شد بقیه ردیف ها خدا می دونه!!!
یکی از بهترین اجراهایی که در چندین ماه گذشته دیده بودم.
بازیگران فوق العاده بودند بدون هیچ ادعایی بی نظیر ظاهر شدند.
داستان به خوبی پرداخته شده بود. دیالوگ ها آمیخته ای از شوخی و جدی و لبخند و اشک بود.
هر چهار بازیگر خوش درخشیدند. به آقای یزدی برای نوشتن این کار تبریک می گم.
در بعضی از آثاری که بوی مذهب یا دفاع مقدس دارند، گاهی شعار زدگی دیده می شه که همچین چیزی اصلا در نذر عباس دیده نشد و وجود نداشت.
به همه عوامل کار دست مریزاد می گم.
و اینکه تئاتر حاج قاسم هم مثل خودش مظلوم و محجوب بود.
بسیار بسیار لذت بردم. ایده نو و خلاقی داشت. اجرا هم فوق العاده بود.
گرچه دیاالوگ های خارجی ها بهتر از این ها باید نوشته می شد. juice خنک! ....
بعضی از عباراتی که برای طنز در کار گنجانده شده بود دست دوم بود.
من مخاطب عام هستم. راستش نپسندیدم. بازی ها من رو اصلا جذب نکرد. بخصوص بازی شخصیت کارآگاه.
دو شخصیت مرد ماجرا باز بهتر بودند. فلورینا که انگار داشت به معلمش درس جواب می داد
خیلی خیلی دوست داشتم. همه چیز به اندازه بود: شوخی، جدی، انتقاد و....
بازی های بسیار خوبی دیدم. یکی از بهترین اجراهایی که تا حالا دیده بودم.
تلفیق آنارکانینا با مضمون های امروزی خیلی دقیق و حساب شده بود.
خسته نباشید و خدا قوت به کارگردان و دوبازیگر درجه یک
بیش از دو بار، مجازی آن را تماشا کردم. لذت بردم.
متن خوب و بازی های خوبتر
اجرا را سه شب قبل از پایان دیدم. فوق العاده بود.
بعد از مدت ها تئاتری دیدم که در آن داد و فریاد و بد بیراه نبود.
کار خیلی حرف ها برای گفتن داشت.
بازیگرها بسیار خوب بودند. البته از نقش موثر طراحی صحنه حرفه ای نباید غافل شد.
نظر مخاطب عام:
اگر می توانستم همان اوایل نمایش از سالن خارج می شدم.
چرا فکر می کنید باید در تیاتر فقط باید داد زد و عربده کشید؟
لباس های آقایان خیلی بی مضمون و بی ربط بود. لباس های معمولی خیلی بهتر می بود و ملموس تر می شد. اینطوری شخصیت پردازی هم بهتر انجام می شد.
شنل های خانما خیلی احمقانه بود. شخصیت مارتا از اول تا آخر فقط یک جور بازی کرد. اصلا بازی نبود البته. خیلی مونوتن بود
موسیقی در راستای نمایش نبود مزاحم نمایش بود.
بعضی از افکت های تصویری و صوتی اضافی بود.. اگر از یه تابلو استفاده کرده بودید یا مثلا شخصیت مرد یک کتاب ورق می زد شاید بهتر بود.
شخصیت مرد دوم هم یک جور بود. خشم یا خوشحالی در چره اش نبود. فقط صداش بالا و پایین می کرد. ) که البته این کارو هم بازیگر نقش مارتا انجام نمی داد)
صادقانه تنها بازی زن دومین زوج را دوست داشتم.