در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال gharib-t-a | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 01:11:45
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مولا علی (ع)

هاتفی دوش به من گفت اگر بینائی
از در خانه ی مولا بطلب طغرایی

کوی او مسکن مألوف همه حاجتمند
جز علی نیست جهان را به خدا مولایی

ای که دل خسته و زاریّ وبه امّید وصال
عشق را کدیه از او کن تو اگر شیدایی

ان که محراب عبادت شد از او غرقه به خون
در کمالات و ورع ... دیدن ادامه ›› نیست ورا همتایی

گفت در سجده ی خود فزتُ بربّ الکعبه
کفر را کرد خجل از ستم و خود رأیی

شافع روز جزا رافع حاجات "غریب"
چون شود یار قیامت نبُود پروایی


۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نام خالق گل ها


به نامت گل بکارم تا گلستان سخن هایم

به رنگ و بوی عِطر تو

شود باغی چنان زیبا

که در ان هر گیاهی زنده و بالنده وپویا

برای ذکر تو گویا

تو ای پروردگار لاله های وحشی باغم

مرا از سنگلاخ ... دیدن ادامه ›› زندگی برچین

تو که مأوا وسکنی در دل بشکستگان داری

نگاهی نو بر افکن بر دل زارم

ببین درسینه این داغم

ببین داغم!

تو را من چون ثنا گویم

برایم آن چنان نیرو عطا کردی

که در گلزار ایران

آن گلی کارم

که تا دنیا بقا دارد

گل من هم به یاد تو

دلی پر از صفا دارد

"غریب" است و شگفت انگیز

درونی پر بها دارد

برگزیده از دفتر مجموعه اشعار رهگذر کوچه ی اقاقیا /حسن یوسفی رزین "غریب"

کلام کم می آورد از این همه زیبایی ممنون
۲۳ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ماه صیام

ماه صیام من توئی،نور دل رمیده ام

از تو فروغ گیرد این مردمک دو دیده ام


دامن گل فشان تو ،قبله ی با صفای من

روح مهذّبی تو ای، عشوه گر سپیده ام


پیر و جوان به روی تو، دیده گشوده هر سحر

فزتُ بربِّ کعبه ... دیدن ادامه ›› را ،از لب تو شنیده ام


داغ دل مُقَرنست ،راز حیات من شده

ده یک ماه ِسال را در پی تو دویده ام


باغ جنان من شدی ،گوهر پاک آسمان

چند سبد ببین گل، معرفت از تو چیده ام


خوشه ی هل اتی توئی ،باغ صنوبر مرا

ورد ودعا میوه ی تو، ای گل نو رسیده ام


زدر مران" غریب" را، خجل مکن زروی خود

گدای درگهت بُود،زهر کسی شنیده ام


اقاقیّ سرکوچه

دوش دیدم که اقاقیّ سر کوچه خمیده
گوئی از دور قد سرو دلارای تو دیده

دستی انداخته از دامن سروی بگرفتم
نرگس چشم تو دیدم که در ان سبزه چمیده

در مشامم که دلاویز ترین عطر تو پیچید
تو شدی آهوی دشتی که از ان باغ رمیده

من به دنبال تو افتادم از این دشت به ان دشت
تو غزالی که ... دیدن ادامه ›› زوحشت لب جوئی نچریده

هر دو از پای فتادیم وبه وصلت نرسیدیم
من "غریب"از غم غربت تو هم از گام رمیده

ازدفتر مجموعه اشعار رهگذر کوچه ی اقاقیا /حسین یوسفی رزین "غریب"
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
خیلی قشنگ بود.......
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
بسیار زیبا
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
بهشت من درخت من سرشت من اقاقیا


بیا ...بیا ...بیا ...بیا ...به کوچه اقاقیا

................
قشنگه*
....
متشکرم از حسین آقا
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید