اول از همه یک خسته نباشید از ته دل به تمام عوامل تهیه تئاتر "یتیم خانه فونیکس". دست مریزاد ... خسته نباشید ...
دوم یک تشکر ویژه از ویژه از کارگردان کار، جناب نیازی، به خاطر احترامی که به مخاطب کارش گذاشته بود ... حقیقتا انتظار اینو نداشتم که در مشهد اینچنین نمایشی و ببینم ... تولید و به اجرا بردن یک کار با این تعداد بازیگر که بوی پختگی از تک تک صحنه ها و بازی بازیگرهاش به مشام برسه، یعنی احترامی که عوامل و در راس امور کارگردان کار برای مخاطبش قائل بوده، یعنی زمان زیادی که پای این کار صرف شده تا با این ظرافت و دقت و زیبایی به دل من مخاطب بشینه (از دکور، از موسیقی کلام و موسیقی متن بینهایت زیبا و ...) کاری که به نظر من در حد و اندازه اجرا شدن در تالار وحدت هست، هم بازیها، هم کارگردانی (البته در مورد داستانش میشه گفت که کاملا حال و هوای داستانهای چارلز دیکنز رو داشت اما داستان هرقدر هم که تکراری باشه میشه با یه اجرای خوب این ایرادش رو برطرف کرد )
برای من به شخصه خیلی جالب بود که در یک اجری 90 دقیقه ای با این حجم بازیگر، همه به این اندازه با هم هماهنگ و مسلط به متن و اجرا بودن، بدون کوچکترین تپقی در کلام یا خطای فاحشی در اجرا ... با اینکه در کارهای خیلی بزرگی (بزرگ از لحاظ اسم و رسم کارگردان و بازیگر نه صرفا قوی بودن متن و اجرا) که در سالنهای اصلی تئاتر کشور مثل تالار وحدت یا تئاتر شهر تهران به روی صحنه میرن به نظرم میرسه تپق زدن و فی البداهه خطاها رو اصلاح کردن یه کار روتین و عادیه!!
در واقع، ارائه و اجرا یک کار موزیکال با این تعداد بازیگر برام یه سوال رو ایجاد می کرد که این آدمها اول بازیگر بودن و بعد خواننده شدن یا خواننده بودن و به مرور تبدیل به بازیگر شدن؟! صداهای قوی و تاثیر گذار تک تک بازیگرها مخصوصا فیلیپ، شاهدخت سانرز!!، فونیکس و صدالبته شهردار و اجراهای خوب بچه های یتیم خونه واقعا برام یه شب به یاد موندنی رو ساخت ...
آقای نیازی، حتما برای به اجرا بردن این نمایش در تهران هم اقدام کنید ... مخاطب خیلی زیادی
... دیدن ادامه ››
خواهد داشت ... در برابر بعضی تئاترهای اسم و رسم داری که من در تهران می بینم، تئاتر شما حداقل یه سر و گردن بالاتره ...
دیدن یه تئاتر خوب و شرکت در یک اپرا در واقع یک تیر و دو نشون بود ... راضیم از انتخابم ...