در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بهروز | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 18:34:14
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یعنی همه چی عالی بود، بازی ها، متن، کارگردانی، صحنه ، لباس...
آفرین به این همه خلاقیت🎭🎖️🌟
بهروز (behroozz)
درباره نمایش مَثلِث i
اجرایی درجه یک و عالی🌟💯🎭
نمایشی درخشان؛ اقتباسی دلنشین از نمایشنامه «دایی وانیای» چخوف.
همه بازیگران مرد نمایش عالی بودند بویژه بازیگر نقش «دایی سعید».
البته خانم های نمایش هم واقعا خوب بودند.
البته این نمایش کارگردان باتجربه و باسوادی دارد؛ و اجرایی اینچنین منسجم از آقای علی اکبری، اصلا بعید نبود. دست مریزاد به این گروه عالی🌟❤️💫
محمد فروزنده، امیر مسعود و زهرا عبدالرحیم این را خواندند
مریم آردم این را دوست دارد
سپاس از حضور شما و نظر ارزشمندتون🙏🏻🌹😌
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرای این نمایش تا ۲۱ مهرماه تمدید شده است و فروش بلیط ما، انشاالله ، شنبه ۱۵ مهر، بازخواهد شد.
امروز باز شد و شکر خدا قسمت ما شد.
بی صبرانه منتظر تماشاییم
۱۴ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بهروز (behroozz)
درباره نمایش آئورا i
هر اثری را می توان هم از سمت نیمه خالی لیوان کاوید و آن را با نقدی بسیار ریزبینانه درهم کوبید؛ و همچنین می توان نیمه پر لیوان را نیز نگریست و نقاط توجه براگیز آن اثر را در نظر دهی پیرامون اثر مورد بحث در نظر گرفت.
بی شک؛ در منظر نیمه خالی لیوان؛ گروه اجرایی نمایش آئورا, بر نارسایی های اثری که به روی صحنه برده اند از خلال اجراهایی که انجام داده اند و نظرات مخاطبان پی برده اند و من تکرار مکررات نخواهم کرد.
اما نیمه پر لیوان, برای من بعنوان مخاطبی که شب گذشته این نمایش را دیدم؛ این بود که اثر با معیارها و شاخصه های آثار تئاتری جنبش هنری سمبولیم فرانسه (اواخر قرن نوزدهم و دهه اول قرن بیستم در فرانسه) شباهت قابل توجهی داشت؛ و من که هم اینک درگیر مطالعه تئوریک بر روی این دوره هنری هستم؛ از دیدن اجرایی با شاخصه های سمبولیستی ( اوهام, دنیایی رویا گونه؛ اشباح گونه هایی بر روی صحنه؛ دنیای مردگان, شیوه بازی هایی سرد و غیر رئالیتی؛ گریم و لباس هایی اغراق شده که گویی لباس های مردگان بودند که بر اندام زنده گان پوشانده اند, موسیقی وهم انگیز و فضای مه آلوده,...) به وجد آمدم....از اینکه در ضمن مطالعاتم بر روی تئاتر سمیولیتی, توانستم در همین تهران؛ نمونه ای (هرچند با نقاط ضعفی که داشت) از این نوع تئاتر را ببینم , بسیار خرسند شدم و با خودم گفتم, که به هرحال؛ وقتم تلف نشد هر چند که سر دردی میگرنی در حین اجرا , بر وجودم سرازیر شد که انگار بصورتی نمادین, من مخاطب هم دچار وضعیت اوهام گونه و سرگیجه آور فضای نمایش شده بودم.
در پایان, باز هم اجتناب می کنم از انعکاس دیدگاه های منفی ای که دارم و صرفا می گویم که به نظر این حقیر بهتر بود در انتخاب بازیگر نقش مرد نویسنده, ... دیدن ادامه ›› دقت و موشکافی بیشتری می شد؛ چراکه علی رغم؛ توانایی ایشان در بازیگری ( صادقانه باید گفت که بازیگر بدی نبود), اما در قاب این نمایش سمبولیک و اوهام گونه نمی گنجید./ برای کارگردان و هنرمندان اجرایی این اثر آرزوی سربلندی دارم.
بسیار ممنون. از حضور و ثبت نگاهتون
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش، کلاژی است از روایتهای شخصیت های اغلب شناخته شده ای نظیر دن کیشوت, پینوکیو؛ ملانصرالدین، سیندرلا و ...
هیچ منطق داستانی در متن مطابق با تعاریف متداول و کلاسیک نمایشنامه نویسی یا به نوعی ارسطویی دیده نمی شود. ما با اجرایی روبرو هستیم که گویی بی هیچ ابایی خواب های آشفته و درهم و طنزآلود صاحب اثر را برای ما تداعی می کند. شاید شبیه اجرایی از نمایشهای جنبش دادئیستی باشد، و یا یکی از تابلوهای سالوادور دالی و یا جهان سینمایی لوییز بونوئل.....به هرحال؛ آرمان طیران نام شناخته شده ای در تئاتر حال حاضر ما هست با سوابق تحصیلی با کیفیت و همچنین بیش از یک دهه هست که نمایشنامه های او این سو و آن سو به روی صحنه می رود. شخصا, بسیار علاقه مند هستم تا در گفت و گویی با طیران جهان ذهنی اش را در باره دلایل نوشتن همچین متنی و همچنین فرم اجراییش بیشتر بدانم.

بهروز سروعلیشاهی