در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سیامک | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:46:11
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بسیار لذت بردم.
اجرای هر سه نفر عالی بود و داستانها جذاب.
لحظاتی اشک ریختم.
درود بر شما ...
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار لذت بردم.
اجرای هر سه نفر عالی بود و داستانها جذاب.
لحظاتی اشک ریختم.
درود بر شما ...
hanieh kh این را خواند
حمید عظیمی، سارا تهرانی، ساره و علی اصغر شیرازیان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من روز 25 اسفند به اتفاق دو نفر از دوستانم باخوشحالی فراوان به سالن رفتیم ولی بر خلاف تمام نمایشهایی که رفتم، مجبور شدیم بعد از حدوداً یک ساعت و ده دقیقه از سالن بیایم بیرون. احساس کردم این بدترین و بی سر و ته ترین نمایشی بود که می شد ساخت. علیرغم زحماتی که همه دوستان هنرمند کشیدند و تمرینهایی که داشتند، من واقعاً از این نمایش نا امید شدم. دو همراه دیگر من هم وضعیتی بهتر از من نداشتند. همه اش از خودمون می پرسیدیم که چرا مردم اینقدر برای لحظه ادرار کردن پیرزن و برخی کلمات که در زندگی روزمره ما قرقره می شوند قهقه می زنند؟ واقعا کل نمایش یک داستان یک خطی هم نبود که به زحمت و با اتلاف وقت و طولانی کردن دیالوگها فقط کش پیدا می کرد. نمی دونم واقعا من منظور نویسنده و کارگردان رو نفهمیدم و یا سلیقه مردم اینقدر تغییر کرده؟
در یک کلام، بر خلاف گفتگوی صوتی که ضمیمه صفحه این نمایش در تیوال می باشد و مصاحبه کننده به نحو محسوسی حضور خانم ویشکا آسایش دوست داشتنی را متفاوت از سایر بازیگران تلویزیون و سینما در این نمایش و به طور کلی "تئاتر" ارزیابی کرده، معتقدم که به هیچ وجه نقدهای سایر دوستان در این صفحه که در تمجید از اثر عنوان شده اند، با نتیجه کار همخوانی نداشته و بیشتر به تعارف و شوخی می ماند.
جانا سخن از زبان ما می گویی !
۰۳ فروردین ۱۳۹۳
حیف وقتی که برای این نمایش گذاشتم :(
۰۷ فروردین ۱۳۹۳
دوستان عزیز من هم در دقایق اول نمایش نگران شدم ولی در ادامه و پایان به نتایج خوبی رسیدیم . به هر حال این هم یکی از ابعاد زندگی بود که کمتر بهش توجه می شد . مادر بزرگ های همه جای دنیا دوست داشتنی هستند اما داستان راجع به دو نوع عشق صحبت می کرد که در طول و عرض جا عوض میکردند و دختر بیچاره تمام عمر خود نمیتونست بین این عشق ها هارمونی برقرار کنه و ... . درامی که ابعادی از روانشناسی رو هم در کالبدش داشت و خوب برای هر کسی پذیرش و باور پذیریش راحت نبود. ولی من لذت بردم.
۱۵ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید