نمایش رو با اجرای گروه فروید دیدم.
نظر شخصی
متن: خب ما با یک متن خلاقانه طرف هستیم. کاراکترهای تاریخی که ما حداقل یه جمله راجع بهشون شنیدیم توی ذهن یک آدم به اسم استاد گرد هم اومدن.و صرفا دارن با محتویات ناخودآگاه و ذهنی اون آدم با هم ارتباط میگیرن. شوخی های تاریخی و شوخی های تیپیکالی اتفاق میافتد که تا حدودی میتواند مارا بخندونه. اما به نظرم متن جایی ضعیف میشه که کاراکترها صرفا ابزار نویسنده میشن تا ما صدای نویسنده رو بشنویم. و اینجاست که این ایده خلاق دچار یک عمق کم و تک معنایی میشود. اثر کمدی هست بار کمدی روی دوش کاراکترها و ویژگیهاشون نیست.البته برخی جاها ما شاهد شوخی هایی بر اساس ویژگی های کاراکترها هستیم اما به طور کل شوخی های کلامی اینستاگرامی امروزی و شوخی با سرگذشت تاریخی کاراکترها و نه شخصیت کاراکترها پر رنگ تر است. و در کل هیچچ *قهقهه ای* از تماشاگران نمیگیرد. و موجودی که در نهایت به دنیا میآید دارای بعد معنایی نمیشود. متن به نوعی استفاده یک نویسنده از اطلاعات تاریخی و ارتباط دادن آنها با هم بود.
کارگردانی: در کارگردانی جمله ی قبلی محقق میشود. ما در آوانسن تعداد زیادی کتاب میبینیم که هر کدام از کتابها بسیار عمیق تر و پر معنا تر از متن نمایش بود. لباس ها و ابزار مورد استفاده هر کاراکتر تا حدودی بهش پرداخته شده بود. و میشه گفت چون فضا فضای رئالیستی نمیخواست که باشه، قابل قبول بود. صحنه هم جا برای پرداخت خلاقانه تری داشت. میزانسنها تا حدود مناسبی
... دیدن ادامه ››
خوب بود.
بازیها: بازی اعضای گروه فروید خوب نبود البته بجز بازیگر خیام. بدنها گویای ویژگی کاراکترها نبود . بدنها آماده نبودن. بیان هم دارای نواقص بسیاری بود. تشدید کننده های صوتی بازیگرها بجز بازیگر استاد بسته و ناکارآمد بودن. تخیل آنها در تجسم و تجسد نقش ها یاریشان نکرده بود. بازیگرها خودنما بودن. بجای پرداختن به ویژگی های کاراکترها به دنبال خودنمایی بودن.
در کل این ایده ی خلاقانه در سطح باقیماند در سطح ایدئولوژی و سلیقه نویسنده و کارگردان.
امیدوارم سطح وسیع و کم عمق و البته خلاق و قابل احترام اندیشه نویسنده و کارگردان آقای واعظی در گودالی عمیق جای بگیرد تا در دل این تالاب خاص، موجودات بیشتری امکان رشد و تکامل بیابند.