در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سجاد خلیل زاده
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:05:04
 

فعال هنری

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اجرا بسیار ارزشمند و درخور تحسین است.

برای آنان که این نمایشنامه را نخوانده اند:

کلفت‌ها نمایشنامه‌ای است که به بررسی پیچیدگی‌های روانی و اجتماعی خدمتکاران و روابط آن‌ها با کارفرمایان می‌پردازد. در این نمایشنامه، دو خواهر خدمتکار به نام‌های کلر و سولانژ، در غیاب خانم خانه، نقش او را بازی می‌کنند و نقشهٔ قتل او را می‌کشند. این اثر به موضوعاتی مانند هویت، قدرت، سرکوب و شورش می‌پردازد و با استفاده از زبان شاعرانه و نمادین، مرز بین واقعیت و خیال را محو می‌کند.
کلفت‌ها یکی از آثار برجستهٔ تئاتر ابزورد محسوب می‌شود و در طول سال‌ها در سراسر جهان به زبان‌های مختلف اجرا شده است. این نمایشنامه به دلیل ساختار پیچیده و مضامین عمیقش، همواره مورد توجه کارگردانان و بازیگران قرار ... دیدن ادامه ›› گرفته است.​​

و برای آنان که نمایش را ندیده اند:

بر اساس شناختی که از نمایشنامه کلفت‌ها دارم، دربارهٔ این اجرا و نحوه تفسیر احتمالی آن صحبت می کنم. بنظرم این اجرا توانسته مضامین پیچیده و چندلایه این اثر ژان ژنه را به‌خوبی به تصویر بکشد، موفق به خلق فضایی ساده و خاص و تامل‌برانگیز شده است. کلفت‌ها داستانی است از قدرت، هویت، و روان‌شناسی شخصیت‌ها را با مرزهای محو واقعیت و خیال روایت می‌کند، و برای اجرایی موثر، این جنبه‌ها باید به وضوح و با احساسی فراگیر منتقل شوند، که به نظر این اجرا توانسته این موارد را منتقل کند.

این نمایشنامه فرصت‌های بسیاری برای خلاقیت در اجرا را فراهم می‌کند، که کارگردان توانسته از آن بهره ببرد، مانند استفاده از فضا و تغییرات ظریف در حالات بازیگران برای نمایش تضادهای درونی‌شان. استفاده از نورپردازی و موسیقی مناسب که حس زندانی بودن در نقش‌ها و فشار روانی موجود میان شخصیت‌ها را برجسته نماید.

این اجرا توانسته بازی‌ها و فضا را به گونه‌ای ارائه دهد که از یادآوری گذر زمان جلوگیری کند، به همین جهت عناصر مهم اثر به‌درستی به کار گرفته شده‌اند.

از نظر عمق روان‌شناختی، نمایشنامهٔ کلفت‌ها درگیر جریانات پیچیدهٔ ذهنی و احساسی شخصیت‌ها است. این دو خدمتکار، کلر و سولانژ، همواره میان حس تحقیر و تمایل به انتقام در نوسان هستند. در این اجرا، خودم در جایگاه تماشاگر این نوسانات و تحولات روانی را در لحظاتی پرتنش و گاه حتی دردناک تجربه کردم. چون اگر، هر نوع کاستی در نمایش می بود، این حالات و درک شخصیت‌ها می توانست از تأثیرگذاری اجرا بکاهد.

همچنین این اجرا با درگیر کردن تماشاگر با احساسات متضاد همدلی و انزجار نسبت به شخصیت‌ها، تجربه‌ای خاص خلق کرد. این نمایش به گونه‌ای اجرا شده که تماشاگر هم شخصیت‌های اصلی را درک می کند و هم از رفتارشان آزرده خاطر می شود، و به نظر تا حدود زیادی به بخشی از اهداف ژنه نزدیک شده است. همچنین بازیگران در این اجرا، موفق به ارائهٔ این پیچیدگی‌ها و تضادها شدند.

در نهایت، این اجرا به نظر، توانست مضمون‌های قدرت، هویت و نقش‌های اجتماعی را به‌خوبی به تصویر بکشد، اجرای کلفت‌ها تجربه‌ای قدرتمند و تامل‌برانگیز برایم بود.
روایت بر مبنای طنز موقعیت، دشواری‌های خود را دارد.
بنظرم یکی از آسیب‌های نمایش کمدی که ردپای آن در این نمایش نیز قابل ردگیری است، این است که نویسنده ابتدا شوخی‌های بامزه را مانند لطیفه می‌نویسد (در بیشتر موارد لطیفه‌ها را نمی‌نویسند، آن‌چه را خوانده یا شنیده‌اند، کپی می‌کنند) و بعد در پیرنگ جانمایی می‌کنند. بذاته ایرادی هم ندارد، اما ضعفی که این مدل از ایجاد ساختار کمیک دارد، این است که مفصل‌های دراماتیک روایت برای تبیین تمهیدات خود اثربخش نیستند و جزیره‌ای کار می‌کنند که البته می شود چشم‌پوشی کرد، یا نکرد.
با این حال، خنده مهم‌ترین معیار موفقیت یا شکست یک اثر کمدی است. و اینکه مخاطب عام با لبخند سالن را ترک می نماید خود گویای آنچه باید پنداشت هست.
یکی از اصول مهم بازیگری، صادقانه بودن در اجراست. تماشاگران به‌راحتی می‌توانند بین یک اجرای واقعی و یک اجرای غیرواقعی تمایز قائل شوند. همیشه سعی کنید که به‌جای ادا درآوردن، احساسات واقعی را به نقش بیاورید.
آرزو می‌کنم که در این مسیر پرچالش، با هر قدمی که برمی‌دارید به عمق تازه‌ای از شناخت خود و هنر بازیگری دست پیدا کنید. امیدوارم که بتوانید احساسات واقعی و داستان‌های انسانی را با صداقت و درخشش به صحنه بیاورید و در دل تماشاگران جای بگیرید. از طرفی آرزو دارم که لحظات شگفت‌انگیزی از کشف، یادگیری و ارتباط در این مسیر تجربه کنید، و همچنان که رشد می‌کنید، در مسیر هنر و زندگی پایدار و پرانرژی باقی بمانید.
سجاد خلیل زاده (sajjadkhalilzadeh)
درباره نمایشنامه‌خوانی بالماسکه دزدان i
بالماسکه دزدان اثری است که به طرز زیبا و شگفت‌انگیزی مسائل انسانی را به زبان ساده تصویر می‌کشد و با جلب توجه به جنبه‌های مختلف انسانیت، خواننده را به تأمل و تفکر در مورد زندگی و مرگ، عشق و تنفر، قدرت و زیر ساخت‌های اجتماعی دعوت می‌کند. آثار آنوی همواره به عنوان نمونه‌هایی از عمق و تنوع ادبی و انسانی شناخته شده‌اند و بالماسکه دزدان نیز در این راه قرار دارد.

اما موقعیت از جذابیت و گیرایی نمایشی خاصی در این نمایشنامه برخوردار نیست و آنچه آن را به یک نمایشنامه تبدیل کرده استفاده از ترفندهای نمایشی مربوط به اجرا است.

بالماسکه دزدان نمایشنامه‌ای است که با چند چهره‌گی و وانمودسازی‌های پیچیده، ابعاد مختلفی از انسانیت را بررسی می‌کند. در این نمایشنامه، شخصیت‌ها با وانمودها و چند چهرگی‌های مختلف، وارد دنیایی از راز و رمز می‌شوند که پر از ابهام و تناقضات است. به عنوان مثال:

وانمودسازی شخصیت ارتباطاتی: برخی از شخصیت‌ها در نمایشنامه، از وانمودهای ارتباطاتی بهره می‌برند تا از طریق بحث و گفتگو، افکار و ایده‌های ... دیدن ادامه ›› خود را به خواننده منتقل کنند. این وانمودها می‌توانند در تبادل نظرها، دیدگاه‌ها و حتی دروغ‌های موجود در روابط انسانی تأثیرگذار باشند.

چند چهرگی شخصیت‌ها: شخصیت‌های بالماسکه دزدان از چند چهرگی بسیاری برخوردارند که باعث افزایش ابهامات در داستان می‌شود. این ویژگی‌ها باعث می‌شود که هویت شخصیت‌ها مبهم شود و خواننده نسبت به واقعیت واقعی شخصیت‌ها شک و تردید کند.

تلاش برای کشف حقیقت: در طول نمایشنامه، شخصیت‌ها به دنبال کشف حقیقت درباره خود و دیگران هستند، اما با وجود وانمودها و چند چهرگی‌ها، این تلاش به چالش کشیده می‌شود و حقیقت به نظر می‌رسد که هیچ‌گاه کاملاً آشکار نمی‌شود.

به این ترتیب، وانمودسازی و چند چهرگی در نمایشنامه بالماسکه دزدان به خواننده اجازه می‌دهد که در یک ماجراجویی عمیق و پیچیده درونی، ابعاد مختلفی از انسانیت و واقعیت را کشف کند و درک بهتری از معنا و مفهوم داستان پیدا کند.

در این نمایشنامه خوانی ابتدا خوانش دو شخصیت لرد ادگار و لیدی هرف و سپس تا حدودی ژولیت و اوا بیشتر خوشم آمد، این شخصیت ها به ترتیبی که نام بردم، با استفاده از مهارت های صدا و فن بیان و تانسیون های(حرکات کوچک وریز) بدنی می خوانند تا به مخاطب القا کنند که فضا و مکان و زمان نمایش و شخصیت و شخصیت پردازی و اکسیون نمایشی را بهتر تجسم نمایند. بنظرم نمایشنامه خوان بیشتر از اینکه مستقیماً با نقش مخاطب رو در رو باشد بایستی بیشتر رو در روی تماشاچی و مستقیما با او صحبت کند. بازیگر بر روی صحنه نقش مخاطب را تماشاگر فرض می نماید ولی در نمایشنامه خوانی مخاطب در تخیل احساسی صحنه مشارکت می نماید، مگر اینکه در نمایش اهداف دیگری در جهت دریافت عکس العمل متفاوتی از تماشاچی در نظر گرفته شده باشد.

لرد ادگار، شخصیت مرموز و گاهی از نظر روانی پیچیده و جذابی که در طول داستان نقش مهمی را بازی می‌کند. لرد ادگار با توانایی‌های فراطبیعی و دانش عمیق خود به داستان رنگ و بو می‌بخشد. او با تاثیرگذاری و تعامل با دیگر شخصیت‌ها، جذابیت و رازآلودی به داستان اضافه می‌کند. و بازیگر نقش ادگار توانسته تا حدودی شخصیت پردازی نسبتاً نزدیکی به نقش را عرضه کند.

لیدی هرف در نمایشنامه بالماسکه دزدان به عنوان یک شخصیت پررنگ نمایش داده می‌شود که با تکیه بر نفوذ و روابط خود، سعی در کنترل و مدیریت موقعیت‌های مختلف دارد. او با استفاده از طریقه‌های مختلفی مانند فریب و توطئه، به دست آوردن هدف خود را در پیش می‌گیرد و از این راه اهداف شخصی و غیراخلاقی خود را تحقق می‌بخشد.
از جمله ویژگی‌های برجسته لیدی هرف در نمایشنامه، شجاعت، زیرکی، و استعداد در برنامه‌ریزی است. او به عنوان یک شخصیت پر از تضاد نشان داده می‌شود که گاهی اوقات به عنوان یک شخصیت ضدقهرمانی مورد توجه قرار می‌گیرد. و بازیگر نقش هرف هم توانسته تا حدودی شخصیت پردازی نسبتاً نزدیکی به نقش را عرضه کند.





 

زمینه‌های فعالیت

شعر و ادبیات
سینما
تئاتر

تماس‌ها

sajjadkhalilzadeh.ir