هیدن/ پنهان
برای من در نخستین نگاه ، این واژه همان کوروش شاهونه ، همان گروه قدرتمند و خلاقاش است که به دور از تمام الفاظ و تعارفات در جای درستی از تئاتر پنهان شده و مسیر خودشان را به درستی پیش گرفته و هدفمند پیش میروند ...
طراحی کارگردانی این نمایش بیش و پیش از همه نشانگر این است که کارگردان آنقدر بر توانایی خود و گروهش اشراف دارد که از هر گونه پرداخت اضافه دوری کرده و در درستترین و خلاصهترین حالت ممکن ، زیباییِ خلاقیتاش را به صحنه کشانده است ...
رنگ در این نمایش ، جایگاهش بر روی صحنه نیست ، در ذهن مخاطب است. بعد از روبه رویی با مکعب سفید رنگ و تخت صحنهی این نمایش ، اثر شما را وادار میکند تا رنگها را ناخواسته در ذهنتان در کنار هم بچینید و جایی فراموشتان شود که شاهد صحنهای سفید هستید. و شما دقیقا همان رنگهایی را میسازید که کارگردان ، روایت و بازیگران میخواهند.
بازیگران و کارگردان نمایش نیازی نمیبینند تا به زور به مخاطب بفهمانند کارشان را بلد هستند و بینشی عمیق دارند ، آنها ساده با شما ارتباط میگیرند و شما بسیار پیچیده وارد دنیای عمیق ذهنیشان
... دیدن ادامه ››
میشوید ...
در هیدن همه چیز بر لبهی تیغی راه میرود که موشکافانه مخاطباش را بیقرار میکند ، و آن لحظه که گمان میکنید چیزی را حدس زدهاید باید بگویم که نه ... طراحان اثر پیش از شما ، ذهن شمارا خواندهاند و مطمئن باشید که باز شگفتزده خواهید شد ...
متن نمایش اضافهگو نیست ، پر گو نیست ، غر نمیزند ، امید واهی نمیدهد ، شما را به هم میریزد اما بندی را در دلتان باز محکم نگاه میدارد ...
کاراکترها مفصلا زندگی خودشان را با شما در میان میگذارند ، بدون آنکه زمان زیادی با شما درگیر شوند ...
موسیقی در جای درست خود ایستاده و ستونهای نمایش را استوارتر نگاه داشته است.
من شب گذشته به تماشای اثر نشستم، با خیالی آسوده تا انتها آن را دیدم ، و از جایی به بعد مطمئن شدم که این توجه متمرکز من به داستان و شیوهی پرداخت ، نه یک طرفه ، که کاملا متقابل است و گروه اجرایی نیز همین میزان توجه را به منِ مخاطب دارد و حواسشان هست که از چیزی خسته نشوم ، حوصلهام سر نرود و در ذهنم غر نزنم.
هیدن به اندازه و شریف است.
هیدن یک تئاتر است که راه ارتباطی خود با دنیای مدرن تئاتر امروز را پیدا کرده و در آن دست به آزمون و خطا زده است.