در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امین رجبی
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 21:29:01
 

فعال هنری

 ۱۳ اسفند ۱۳۷۰
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امین رجبی (aminrajabiii)
درباره نمایش رها i
یادداشت دکتر افشین جعفری خواه ،منتقد و پژوهشگر و استاد دانشگاه:
اجرای نمایش تک نفره کار ساده ای نیست،مثل استند آپ کمدی که به ظاهر ساده به نظر می رسد اما در اجرا جرات بسیار می خواهد. پریزاد سیف نشان داد بازیگرانی که تاتر را اصالت می دانند هنوز سرپا هستند و در صحنه می درخشند.نمایش رها یا فیلی بگ نمایشی به ظاهر ساده با کمترین آکسسوری و دکور در صحنه یعنی تنها با یک صندلی و نورهای متفاوت و البته لباس هایی که انتخابش بی دلیل نبود،  اجرا شد.پریزاد سیف به درستی و با جذابیت نشان داد که اون نه تنها قلمی دارد برای نوشتن، پژوهش و ترجمه ،ونیز هنری برای کارگردانی بلکه می تواند بازیگر بسیار توانمندی باشد که گاه یک کلمه ی تکراری در متن را به نحوی بیان و بازی کند  که هرگز تکراری نباشد و این اصلا کار ساده ای نیست.
می گویند کسی در علم و هنر موفق است که بتواند آنرا  ساده سازی کرده تا برای دیگران قابل هضم و فهم باشد واین کار را پریزاد سیف به بهترین شکل انجام داد ،قطعا کارگردان جوان این نمایش که توانست ریتم این نمایش پیچیده را به درستی در سراسر اجرا نگهدارد نیز در بازی سازی و کارگردانی موثر بوده است، اما آنچه که پریزاد را از هم نسلان خویش جدا کرده این است که تسلیم آموزه های گذشته نشده و تنها به آنها تکیه نکرده است بلکه سعی کرد و نشان داد که حرفی برای امروز دارد و جنس بازی اش شباهتی به تاترهایی ندارد که دور از تماشاگر در سالن هایی با معماری قاب عکسی اجرا می شود ،او اغلب توانست نوع بازی بلک باکسی و نمای نزدیک و کاملا واقعگرایانه را بازی کند ،و اساسا هم تلاشی برای باور پذیر کردن شخصیت پیچیده و تروما زده این زن نکرد، اون آنرا باور کرد و باورش را بازی کرد برای همین تماشاگر هم ... دیدن ادامه ›› باور کرد.
ایران و هنر ایران به ویژه در اینجا هنر تاتر دردو،سه دهه ی اخیر با آمدن نسلی جدید خلاق تر و به زندگی نزدیک تر شد و چنان قدرتی گرفت که دیگر به زرق و برق های طراحی و دکور صحنه تکیه ندارد بماند که هنوز هستند مخاطبینی که مجذوب طراحی صحنه و لباس های آنچنانی می شوند اما حقیقت تاتر نشان دادن انسان با تمام پیچیدگی ها، سرخوردگی ها، آسیب هایی است که از هریک از ما می تواند یک سوژه جذاب و دراماتیک بسازد.
پریزاد سیف زنی را بازی کرد با پیچیدگی هایی که وقتی در ظاهر می بینیم با آنچه که می توانند انجام دهند  کیلومترها فاصله دارند،گاه زنی را می بینیم در ظاهر و فکر می کنیم آنقدر آزاد و رها هست که بتواند از هر خط قرمزی عبور کند اما زمانی که شرایطش مهیا می شود عزت نفس  ندارد ،زنی که در لابه لای چرخ دنده های تربیت غلط خانواده،نظام آموزشی ناسالم که بیشتر از اینکه زن را متکی به خود تربیت کند سعی دارد وابسته و دست و پا چلفتی باشد،و یا از نظر عاطفی و احساسات عشقی و جنسی چنان سرکوب شده و چنان سرخورده شده که بلاتکلیف است و حتی نمی تواند فرق بین لذت بردن و سو استفاده شدن را تشخیص دهد. بی آنکه درباره ی تروما و ترومازدگی و نقش عمیق و تعیین کننده آن در رفتار و اعمال انسان حرفی زده شود، به زیبایی طرح موضوع شد چه در متن و چه در بازی و اجرا و این معنای درام و هنر را به ما منتقل می کند،بدون آن که بخواهیم شعار و تئوری بشنویم بخشی از اشکالات و آسیب های خودمان را در بازی بسیار زیبا و اثر گذار پریزاد سیف در نمایش رها یا   فیلی بگ دیدیم و این همان فلسفه ی وجودی تاتر است که زندگی را بدون شعار به تصویر می کشد و معنا می کند .
۳۰مهر
۱۴۰۳
امین رجبی (aminrajabiii)
درباره نمایش رها i
نگاهی به نمایش رها نوشته‌ی فیبی والربریج و کارگردانی محمدکیان اسماعیلی با بازی پریزاد سیف

جهان پُرآشوب اِم‌روز

مسعود توکلی*    

تردیدی نیست که نمایش رها نمایشی کمینه‌گرا (مینی مال) است و تنها بر پایه‌ی بازی یگانه‌ بازی‌گرش استوار است. تک‌صندلی موجود بر صحنه نیز وسیله‌ای برای نماد تنهایی او می‌شود و همین صندلی گاهی چنان گریبان زن مستأصل را می‌گیرد که گویی بر جای‌گاه متهم نشسته است... پریزاد سیف، همه‌ی این‌ مفاهیم را تنها با یک صندلی و صدای یک مرد (بیژن بنفشه‌خواه) که در ابتدا و پایان نمایش شنیده می‌شود و نیز با هم‌راهی نورپردازی بسیار خوب و به طور خیره‌کننده‌ای، ... دیدن ادامه ›› به تماشاگر منتقل می‌کند... نمایش رها در پس ساده‌گی متعهدانه‌اش، انسان ام‌روز و به ویژه زن را موجودی شکننده و به شدت آسیب‌پذیر نشان می‌دهد؛ انسانی که وجدان‌َش منکوب شده است و پول و سرمایه بر روح‌َش چیره گشته است. با همه‌ی این‌ها، استیلای بی‌چون و چرای تک بازی‌گر نمایش بر صحنه و خلاقیت و باریک اندیشی‌هایش، دیدنی است و لذت تماشاگر را از دیدن این نمایش افزون‌تر می‌کند.

*منتقد و پژوهش‌گر سینما و تئاتر

بیست و نهم مهرماه هزاروچهارصدوسه
امین رجبی (aminrajabiii)
درباره نمایش رها i
دیداری از نمایش مونولوگ رها (فلیبگ) با بازی پریزاد سیف در پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب.

***
از زمانی که فیلم تئاتر فلیبگ نوشته فیبی والر بریج با بازی خودش را در خانه هنرمندان تحلیل و نقد کردم گمان نمی کردم روزی بتوان شاهد اجرای نسخه ایرانی این نمایش در ایران هم بود. اما این انتظار محقق شد و پریزاد سیف متن دشوار و جذاب وینی والر بریج را در تئاتر ایران هم به اجرا درآورد بی آنکه محتوای کلی متن تغییر کند. هر چند برخی نکات به دلیخل ممیزی حذف شدند اما روح کلی اثر در اجرای ایرانی فلیبگ که با نام رها به صحنه رفته، حفظ شده است. از جمله تنهایی زن مدرن و پست مدرن که در همه عرصه های زندگی نیازمند یک رابطه حمایت گر است اما جز تنهایی نصیبش نشده است. به ویژه آنکه دشواری رفع تنهایی در فلیبگ ( و ورژن ایرانی اش، رها) با مقوله بدن نیز پیوند خورده و کاراکتر اصلی نمایش نماد بارزی ست از مسئله دشوار «بدنمندی». هم بدنمندی در بحران رابطه زن و مرد، هم بدنمندی در بحران شناخت جهان پیرامون که در سطحی عمیق تر،  معرفت را به شناخت عصبی مغز تقلیل می دهد. و نتیجه در هر دو مورد چیزی جز تنهایی نصیب انسان و زن معاصر نمی شود.
نمایش رها (فلیبگ) مانند اجرای اصلی اش در نشنال‌تیاتر لندن، یک اجرای مینیمال است که با همین ویژگی نیز طراحی نور، صدا و میزانسن هم شده است. ... دیدن ادامه ›› شاید دیدن چنین نمایشی برای مخاطب ایرانی که به شلوغ بودن صحنه و پر سر و صدا بودن آن عادت کرده کمی دشوار باشد اما باید نمایش هایی به صحنه بیایند تا این عادت سطحی مخاطب ایرانی را کمی تغییر داده و تعمیق کند. نمایش رها یکی از آنهاست.
نقطه قوت نمایش رها جدا از متن درخشان فیبی والر بریج، بازی خوب و قابل قبول پریزاد سیف است که در نقشی غیرمتعارف و متفاوت با آنچه تا کنون در صحنه بوده، ظاهر شده است.
نقطه ضعف نمایش رها اما فقدان دراماتورژی قوی است. به ویژه وقتی چنین متنی قرار است از سد ممیزی سطحی نگر ایرانی هم عبور کند. یکی از نتایج فقدان دراماتورژی در این نمایش حذف برخی طنزهای متن والر بریج است که در نمایش رها یا حذف شدند یا به کمدی تقلیل یافتند، در حالی که طنز در اجرای فیبی والر بریج نه تنها نشان داده شده بلکه ارتقا یافته و به آیرونی (هجو) هم تبدیل می شود. مثل هجو مناسبات مدرن از منظر پست مدرن. اتفاقی که تئاتر ایران نیز به شدت نیازمند آن است اما کمتر نمایشی توان انجامش را دارد.
با این حال نمایش رها همچنان دیدنی و لذت بخش است.
محسن خیمه دوز،منتقد و پژوهشگر سینما و تئاتر
**
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

09133650449