در ادامه ی پست قبلی :
داریوش مهرجویی
1 . گاو : من مش حسن نیستم , من گاو مش حسنم ( عزت الله انتظامی )
2 . اجاره نشین ها : عباس آقا ( عزت الله انتظامی): مرتیکه ی مزقونچی تو گفتی می خوای دو تا گلدون بزاری سر پشت بومت که با صفا شه , نه اینکه ورداری سرتاسر سقف خونه مردمو اینجوری برینی بهش.
سعدی ( حسین سرشار) : مگه چه عیبی داره؟ دو تا سوراخ پیدا شده می گیرمش.اما عوضش تو این
... دیدن ادامه ››
سیستم من .....
عباس آقا : سیستم من , سیستم من , بشاش به این سیستم.
3 . هامون ( پر از دیالوگای معرکه اس اما من دیالوگای سکانس خیلی محبوبمو که کلمه به کلمه شو از حفظمو می نویسم ) : مهشید ( بیتا فرهی ) : ما دیگه نمی تونیم با هم زندگی کنیم . ازدواجمون دیگه نمی تونه ادامه پیدا کنه . گفتنش دردناکه ولی من به تو هیچ وقت علاقه نداشتم , دیگه ام ندارم . باید قطعش کنیم.
حمید ( خسرو شکیبایی ) : ولی من به تو علاقه دارم
مهشید : می دونم . تو به خودتم خیلی علاقه داری
حمید : خب این طبیعیه , مثل هر کس دیگه . تو خودتو دوس نداری ؟؟
مهشید : نه , خود اینجوریمو دوس ندارم . با تو دارم می پوسم.
حمید : چرا پای منو وسط می کشی ؟ تو داری یه بحران شدید روانی رو طی می کنی و طبیعیه که از هر کس و هر چیزی ممکنه بدت بیاد
مهشید : نه نه من دیگه این شر و ورای تو رو گوش نمی کنم . در باب وصل و یگانگی و استحال در دیگری و با معبود یکی شدن و این مزخرفات . تو عملا نشون می دی یه آدم دیگه ای هستی.
حمید : تو چطوری می تونی ثابت ...
مهشید : صد و هشتاد درجه حرفت و عملت با هم فرق می کنه . یک ذره به فکر من و بچت نیستی.
حمید : چطور ممکنه ؟
مهشید : کلتو کردی تو اون کتابای لعنتی , می خوای همه خفه خون بگیرن. نمی تونم دیگه تحملت کنم.
حمید : تو می خوای من اونی باشم که واقعا خودت می خوای من باشم؟؟ اگه اونی باشم که تو می خوای اون وقت دیگه من , من نیست , یعنی من خودم نیستم
مهشید : من من من من اه
حمید : خب آره . تو واقعا خودتی ؟؟ تو آدم دو سال پیشی ؟؟ تو اون آدمی هستی که من می شناختمت , آره ؟ تو یعنی اصلا عوض نشدی ؟؟
مهشید : نه عوض نشدم , تو رو دیگه دوس ندارم
حمید : پس واقعا این جوریه ؟؟ یعنی همه ی اون زمزمه ها , زندگیا , عشقا همه دروغ بود ..
3 . هامون : این زن سهم منه , حق منه , عشق منه . من طلاقش نمی دم ( خسرو شکیبایی )
3 . هامون : دکتر : اینا با همدیگه رابطه ی غیر افلاطونی دارن , الاغ مادر مهشید با عظیمی شریکه , عظیمی داره براش آپارتمان سازی می کنه , ده تا آپارتمان داره براش می سازه . چشماتو وا کن , مادره این مرتیکه عظیمی رو برای شوهر آینده ی دخترش کاندید کرده
حمید : مهشید من ؟؟!!!! :(((
4 . بانو ( محبـــوب ترین فیلم من از بین چهارگانه ی زنانه ی مهرجویی ) : اونقدر احساس بزرگی و کمال می کنم که حاضرم عیب و گناه همه رو ببخشم ( بیتا فرهی )
4 . بانو : می بینم همه ی کسانی که دوس دارم دور و ورم جمعن.خب پس همینه دیگه.شاید شادی و خوشی واقعی که می گن همین باشه.پس دیگه چی می خوام ؟؟ ( بیتا فرهی )
5 . سارا : حسام ( امین تارخ ) : ولی باور کن هیچ مردی حاضر نیست که شرف و آبروی خودشو فدای زن و زندگی و عشق بکنه
سارا ( نیکی کریمی ) : ولی این یه کاریه که همه ی زنا دائما می کنن
6 . پری : آدم افتاده باشه زیر تپه , با گلوی پاره پاره و همین طور ذره ذره خون ازش بره تا تموم کنه و اگه چندتا زن و بچه ی دهاتی با کوزه ی رو سرشون بیان رد شن آدم باید بتونه نیم خیز بشه , سرشو برگردونه تا ببینه چطوری زن ها کوزه هارو سالم به بالای تپه می رسونن ( عمو خسروی عزیز )
6 . پری : چه سعادتیست وقتی که برف می بارد , دانستن اینکه تن پرنده ها گرم است ( خسرو شکیبایی )
6 . پری : اما ستمگران از هر سعادتی برخوردارند و از آن میان از سعادت کر بودن نیز ( نیکی کریمی )
6 . پری : ( نوشتن یه شور عاشقانه ست . لحظه ای که من با من هیچ فاصله ای نداره ) ( اون روحش زیادی بزرگ و لطیف شده بود , کفاف جسمش رو نمی داد ) ( خسرو شکیبایی )
7 . لیلا : تازه می بینم آدم چقدر می تونه یکی رو دوس داشته باشه . حالا می فهمم که عشقم می تونه مثل یه موجود زنده رشد کنه و بزرگ بشه ( لیلا حاتمی )
7 . لیلا : می دونی چند وقته پدر منو درآوردی ؟ هی دوا , دکتر , آزمایش ... من اصلا بچه نمی خوام . تو رو هم اینجوری نمی خوام . تو قبلیت کجا رفته ؟؟ ( علی مصفا )
8 . مهمان مامان : امروز که گذشت , فردا چی ؟؟ ( پارسا پیروزفر )
9 . سنتوری : یه بار شده فکر کنی من آدمم , یه زنم , دوس دارم شوهرم بالای سرم باشه , ها ؟ واسه چی زندگیمو , جوونیمو , زندگیه آینده ی بچه هامو همه رو بریزم به پای تو ؟ تویی که نه یه شوهری نه یه آدمی نه مسئولیتی سرت می شه , که چی ؟ که فقط یه عشق داری بدبخت بیچاره , دوا - جنس , آره .. ( گلشیفته فراهانی )
9 . سنتوری : من می دونم تو چی می خوای . تو می خوای از شر من خلاص شی بری یه شوهر بهتر بکنی . یکی که منظم باشه مرتب باشه خوبم ویولون بزنه , بهتم برسه ( بهرام رادان )
10 . طهران روزهای آشنایی : بی تو زمونه نامهربونه بی تو دل من شده باز دیوونه
عاشق نبودی تا که بدونن قصه ی دلتنگیمو با من بخونن