طلوع عشق : آوای گذشت
گرمی بوسه خورشید و طلوع
جان دمید و روح را در قطره ای
قطره از شادی بیحد و حساب
شد بخاری و نمی........ برگل نشست
غنچه از دیدار نور و قربتش
باز شد......... لبخند به لبهایش نشست
بر گها رقصان شدند از شوق گل
رقص
... دیدن ادامه ››
برگ جان داد بر سبزی دشت.........
مرغها مست ازهوا و عطر گل
خواندند با یک دگر.........
نغمه پرشور و آوای گذشت
آسمان از بوسه خورشید فجر
ظلمت شب پس زد و چون روز گشت
نم نمک آمد چو بر بالا افق بوسه ها زد بر که و دریا و دشت.....