سفرنامه دور اروپا 5: یونان(بخش دوم)

صبح روز بعد دیگه روستا کمی شلوغ تر شده بود. روستا فوق العاده زیبا بود. با اون همه مشکلاتی که یونان داره ولی مردم اون روستا با آرامش کامل و بی توجه به همه مسائل داشتن زندگی می کردن. کمی با اونها صحبت کردیم. مردمی خیلی مهربون بودن. یک پیرزنی که بخاطر چند سال زندگیدر امریکا، انگلیسی بلد بود به ما گفت که اسم اون روستا ۷ village هست و این اسم بخاطر اون هست که در ۲۰۰۰ سال پیش اون منطقه ۷ تا روستا وجود داشته که بعدها مردم این ۷ روستا کنار هم جمع میشن و اسم اونجا رو ۷ روستا میذارن. موقع خداحافظی لیتزا از باغچه خونش برامون کمی خیار و کوجه و فلفل اورد و بهمون داد. ازشون خداحافظی کردیم و به سمت بندر Igoumenitsa راه افتادیم. مسیر جنگلی رو ادامه دادیم تا بالاخره ساعت ۳ به این شهر رسیدیم. اینجا جایی بود که می تونستیم با کشتی به سمت ایتالیا حرکت کنیم. برای بندر Ancona ایتالیا ساعت ۱۲ شب بلیط کشتی تهیه کردیم و این مدت وقت داشتیم تا در شهر گردشی کنیم.

ساعت ۱۲ شب به سمت کشتی حرکت کردیم و حدودا یک ساعت طول کشید تا همه سوار کشتی بشن. کشتی خیلی بزرگی بود که می تونم بگم حداقل ۱۰۰۰ تا تریلی فقط سوار شدن. اینجا بود که فرهنگ دیگه ای از اروپا رو دیدیم. وقتی سوار کشتی شدیم، دیدیم که اروپایی ها بدون هیچ مشکلی در هرجای کشتی، مثل روی عرشه، داخل لابی ... دیدن ادامه ›› ها و هرجا که میشد روی زمین پهن شدن و تشک انداختن و داخل کیسه خواب هاشون خوابیدن.
یه جورایی این راحتی اونها رو دوست داشتم اما خوب نسبت به فرهنگی که ما در ایران دیدیم خیلی متفاوت بود و امکان داره خیلی ها رو اذیت کنه.
در کل در مورد یونان می تونم بگم که کشوری نه چندان پیشرفته، با فرهنگی نسبتا شرقی، به نسبت از نظر بهداشتی کثیف (جوری که خیلی راحت توی پارک ها دستشوئی می کردن) و خوب روستاهایی بسیار زیبا.

برای دیدن تصاویر به www.parsis.ir مراجعه کنید.