...هلی تو نگفتی که ما آنجا(باغچه)را دوست داریم؟چرا اما بابا جان گفت این بچه بازی ها دیگر بس است. توالان چند سال داری؟ها؟این بازی ها برای وقتی خوب بود که تو هفت سال داشتی.تازه همان وقت ها هم مشق هایت را دختر باغبان می نوشت. مگر من نمی دانم؟هلی تو نباید بگذاری آنها باغچه ما را خراب کنند..
از تمام خنده ها آن را بستای که جانشین گریستن شده است...
(نادر ابراهیمی-بار دیگر شهری که دوست می داشتم)