می پندارم به نداشته هایم
به آنچه که در رویای آن
شب ها را تا صبح گذراندم
به دغدغه های دوران کودکی ام
به خیالبافی هایم وقتی که فقط به اندازه یک رویا بزرگ بودم
...
می اندیشم به آنچه هستم
آنچه که اکنون حتی یک خیال هم ندارد
می پندارم به روزهایی که طی می شوند
به دور شدنم از یک من
به رد شدنم از یک کودک و لگدمال کردن رویا
... دیدن ادامه ››
های شاعرانه اش
و به چرخیدنم روی یک تکرار
...
می اندیشم به آنچه که تبدیل شده ام به آن
تنی که تنها دو پا دارد برای رفتن
به مقصد نداشته ام
به رفتن هایم و برگشتم به سر خط
به منی که اکنون در میان حرف های استاد ریاضیم
شعر هایم را ورق می زنم