پنجشنبه اخیر این نمایش رو دیدم. تماشای این نمایش در معیت گروه نمایش "احساس آبی مرگ" گرمای خاصی به فضا می بخشید.
مکبثِ خانم آرام نیا، نمایشی بی نقص و رؤیاگونه (تصور کنید داستان مکبث رو در خواب دیدید و پس از بیداری به یاد میارید) از داستان انتزاعی معروف شکسپیر است که تماشاگر رو به دنیای خیال می بره (دنبال کردن لیدی مکبث به درون قصر دانکن من رو به یاد دنبال کردن خرگوش توسط آلیس میندازه) و با مشارکت دادن روان و منطقی تماشاگر در طول نمایش (Interactive) و به کارگیری حواسی مثل بویایی، چشایی و لامسه او رو غرق رؤیا میکنه. بهره گیری دست و دل بازانه از نشان هایی مثل نان، سیب، خون و آب به داستان عمق بیشتری می ده.
تسلط، عمق و صمیمیت بازی ها از نقاط عطف این نمایش اند. خانم ها با موفقیت حس فریبندگی و وسوسه انگیزی رو به تماشاگر منتقل کردن. ایجاد تمایز در 3 وجه شخصیت لیدی مکبث رو ناموفق دیدم. به نظر من 3 وجه شخصیت لیدی مکبث می تونن توأمان ساحره ها هم باشن. آقایان امیری و شب خوان هم بازی تحسین برانگیزی رو به نمایش
... دیدن ادامه ››
گذاشتن.
طراحی صحنه آقای دوانی رو بسیار پسندیدم. انتخاب محل اجرا (پشت بام تالار شمس) به جدا کردن تماشاگر از دنیای واقعی و دیدن قصر دانکن در فضای باز به باورپذیری اون کمک می کنه. طراحی صحنه این نمایش که وجه اصلی آن قصر دانکن هست نوعی Maze پارچه ای ست که سادگی آن از انحراف بیش از حد توجه تماشاگر جزئیات اون جلوگیری می کنه. با دقت و بهای فراوانی که به نشانه ها داده شد، شاید بهتر بود که از رنگ های تیره برای قصر استفاده می شد.
طراحی لباس هنرمندانه خانم آرام نیا کمک به سزایی به پختگی این نمایش می کنه و هماهنگی و هم افزایی متناسبی با طراحی صحنه داره.
موسیقی و نورپردازی به جای اثربخشی تعیین کننده (تغییر روند نمایش، حس تماشاگر یا غیره) با نمایش همراهی متینی داشتن.
سفارش اکید می کنم دوستانی که داستان مکبث رو نخوندن و حتی اون ها که خوندن پیش از تماشای نمایش بخوننش.
تماشای این نمایش رو حتماً پیشنهاد می کنم.