در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سحر بهروزیان درباره نمایش الف غین میم یا همه چشم‌ها برای او: شام آخر آقامحمد خان قاجار قبل از اجرا پوستر نمایش به شدت زیبا و مفهوم
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 05:17:13
شام آخر آقامحمد خان قاجار
قبل از اجرا پوستر نمایش به شدت زیبا و مفهومی ترسیم شده:
زنان قجری با روبنده عین دخترکانی که چشمهاشون نابینا شده که ... دیدن ادامه ›› نه دیده بشن نه ببینن که مبادا هوس کنن از کنج اندرونی و مطبخ خارج بشن، مردانی کشته شده که خونشون شده نگین تاج پادشاهی سر سلسله قجر و چشمهای دریده که اطراف اقامحمد خان رو فرا گرفت و اما چشمهای خود شاه قاجار، پسر جیران، عاشق خورشید خورشیدی که باعث غروب مردانگی اش شد،آقا محمد خان حالا که تا مناره چشم ها رو دریدی چشمهای خودت چی می بینه؟! می بینه که زنها در اعتراضت رگ می زنن، بچه به چاه می اندازن گوشه چارقد آتیش می زنن؟!
نمایش الف ……. رو به دلیل علاقه ام به ادبیات و دوران قاجار قبل از شروع اش دوست داشتم همین که خلاصه رو خوندم برام کافی بود نمایش شازده اجباری رو دیده بودم و قلم جناب زمانی و بازی جناب نعیمی تو ذهنم درخشان حک شده بود، نمایش با اغا محمد خان کفن پوش شروع می شه که روی تختی روان به جای تخت پادشاهی بین زنان دست به دست می شه، زنان زندگی اقا محمد خان از مادر، معشوق و عمه و زن برادر همگی زنانی مقتدر و با انیموس قوی بودند که هم تمنا اقا محمد خان رو تحریک می کردن هم حسادتش رو!
اسب آقا محمد خان روایتگر ترس ها و حقارتهای صاحبش در زمانهای تاریک زندگی اش هست( کتاب مجمع الوحوش اشاره داشت بعد از ترور ناصرالدین شاه اسبش رو سر بریدن) انگار اسبش محرم اسرارش و تنها یارش بود و ناظر بی نظیر انتقامها و سرخوردگی ها و اشکهای پنهان و فرمان کور کردن و زبان بریدن و …….
قلم جناب زمانی داستانی رو مسجع و آهنگین از دل تاریخ بیرون کشیده و کاری کرده که ما با چشمهامون بشنویم،بازی همه هنرمندان با تسلط کامل بودن.
صحنه مریوط به رویای آقا محمد خان با استفاده از مه نورپردازی زیبا خلق شد، طراحی لباس خلاقانه و جسورانه بود، آقا محمد خان به دو نیمه تقسیم شده بود بخشی با لباس فاخر درباری و ترمه دوزی شده و بخشی با علیل بودن و ناتوانی در ادامه این سر سلسله قجری!
-من علیل هستم شما ولی بکشید کور کنید لال کنید!
قاب اخر از زنان دوران های مختلف زندگی آقا محمدخان زیبا ترسیم شد قابی تماشایی اما با چشمان بسته!
و آقا محمد خانی که با دکلته سفید و روبانی قرمز به بستر می ره تا با چشمهای باز قربانی انتقام تک تک افرادی بشه که می خواست نبینن! ندیدن بالاترین مجازات بود برای مخالفان!
ممنون از همه عوامل،بدرخشید♥️🙏🏻✨