دیشب به تماشای این نمایش نشستیم.
مختصر اگه عرض کنم، کاری شریف و اصیل رو شاهد بودم و زحمتی که برای این کار کشیده شده به وضوح قابل رویت بود.
انتخاب زندگی مولانا انتخاب قشنگی بود. شخصیت مولانا در تاریخ ادبیات فارسی به شدت جذاب و عجیبه. به زعم من شاعری بوده ساختارشکن و آوانگارد در زمانه خودش. پا رو فراتر از ادبیات کلاسیک وقت میذاره و با شکستن قالب و ساختار سنتی و تغییر در زبان شعر عارفانه و آهنگین خودش، شور و طرب و رقص میاره. به این شخصیت بیش از اینها باید بها داده بشه و مطالعه بشه.
شروع داستان با حمله مغولها شروع شد و به نظرم شروع مناسبی برای داستان کار بود. حمله مغولها از نقاط عطف تاریخ ایران بوده که این مسئله شامل تاریخ ادبی و آثاری که روی سبکهای ادبی اون زمانه گذاشته هم میشه. روایتی که از داستان شمس و مولانا شده، در عین حفظ عارفانه بودنش، از روایات زرد و فاقد ارزش ملتعشقگونه فاصله داشت و همین مسئله، اثر رو ارزشمند کرده بود. انتخاب آثار درست موسیقیایی و ترتیب و توالی درستش، از نقاط قوت کار بود. به صورت کلی کاریه که میشه درش غرق شد و لذت برد.
نکتهای که بعد از اجرا ذهنم رو درگیر کرده بود این بود که پرداختن به "ادبیات" سهم بسزایی در دلنشینی این کار داشت. داشتم فکر میکردم که ادبیات (خاصه ادبیات فارسی) چقدر مهجور مونده و چه آثار بکری که میتونه ساخته بشه و متاسفانه بهش کملطفی شده. به عنوان کسی که از علاقه به ادبیات
... دیدن ادامه ››
رسیده به علاقه به تئاتر، باید بگم ادبیات مادر زیباییهاست. ادبیات فارسی، اصالتی اعجابانگیز داره. کاش "شاعرانگی" رو در نمایشهای بیشتری بشه دید.
نورپردازیها، عروسگردانیها، موسیقی و طراحی صحنه حیرتکننده بود و به صورت کلی به جز صدای نسبتا بالای کار، ایراد فنی نمیشه به کار وارد کرد.
با صحبتهای ابتدایی جناب غریبپور در رابطه با تحسین ترکیه از جهت بها دادن به مولانا زاویه دارم. این که در کشوری زندگی میکنیم که بنا به هر دلیلی چندان کوششی برای احیای نام مولانا و هویت ایرانی اون نمیکنه، دلیلی نداره کشور همسایه رو ستایش کنیم به خاطر مصادره نام مولانا برای خودش.
با وجود تایم طولانی نمایش، هیچ لحظهای نبوده که من مخاطب از کار خسته بشم. این کار قطعا و قطعا شایسته حمایته. خیلی ممنونم از تمامی عوامل.