دیشب در کنار دوستان عزیزم از گروه هالین به تماشای نمایش زنان آوینیون نشستیم. از خوشاقبالی ما جناب معینی لطف کردن و بعد از نمایش، ساعاتی در جمع ما تشریف داشتن و حسابی درباره نمایش گپ زدیم و یاد گرفتیم از این انسان باسواد.
نمایش زنان آوینیون به لحاظ داستان و نمایشنامه، شباهت قابل توجهی به نمایش قبلی جناب معینی (آوینیون) داره. اما اثریه که حرف تازه و کانسپت متفاوتی نسبت به اون اجرا داره و پیشنهاد میکنم اگر قبلا آوینیون رو تماشا کردید، در طول اجرا بدون مقایسه و مستقل از اثر قبلی ببینید (که واقعا هم از اون جهاتی که اشاره کردم مستقل هست). کاری که خودم متاسفانه نتونستم انجامش بدم و به همین خاطر ممکنه بار دیگری هم به دیدن این نمایش بشینم.
بحث اصلی در آوینیون، روایت بود و در زنان آوینیون ژست و فیگور. حرف آوینیون، محتوا و داستان بود و حرف زنان آوینیون، بدنمندی زنانه و زنانگی در بدن. دغدغه کار، مراسم زار نبود و حال زار بود و نمود اون در بدن.
ایده کار چیزی بود که واقعا مخاطب رو جذب خودش میکنه. چیزی که بیش از همه ذهن مخاطب رو درگیر میکنه، نمایش در نمایشی بود فراجنسیتی که مکبث مونث و لیدی مکبث مذکر بود. فرای جنسیتها، فیگور و ژست تعیینکنندس.
در محتوای کار، بحث طغیان و خیانت وسط بود، این بار از زن و بر زن. به خوبی این کانسپتها به مخاطب القا میشد
... دیدن ادامه ››
و حس میکرد.
موسیقی از نقاط قوت اصلی این کار بود. اون فضای موسیقی جنوبی باز هم خیلی خوب روی کار جفت شده بود.
بازیها خیلی خوب بود. هر چهار نفر بسیار باورپذیر بازی میکردن. به خصوص امیر جوشقانی که به درستی و بدون اغراق یا کم و کاست، اون مفهوم انفعال و زیردستی رو به مخاطب القا میکنه. پناه بقایی، یاسمن صفایی و فرنوش نیکاندیش هم خوش درخشیدن. گرچه بازی عبدالحمید گودرزی در آوینیون به نسبت فرنوش نیکاندیش در زنان آوینیون از نظر من کمی بهتر بود.
پیشنهاد دیدن این کار رو بیش از یک بار دارم. خیلی خیلی از تمام عوامل این کار دلنشین ممنونم.