نمایش از نظر من دو نیمه داشت. نیمه ابتدایی خیلی کند پیش می رفت و در بعضی از قسمتها اطلاعاتی به مخاطب داده می شد که هیچ کارایی در روند اجرای قصه نداشت. اما نیمه دوم برای من بسیار جذاب و چشم نواز بود و البته ریتم خیلی درستی می گرفت. انتظارم در خصوص بازیها خیلی برآورده نشد. یک صابر ابر بامزه که طبق معمول استاندارد بازی می کنه. این جا هم خوب بود. الهام کردا نقش خیلی سختی داشت که بخش هایی از اون رو عالی بازی می کرد و بخش هایی از نمایش ریتم کار رو می نداخت. علی سرابی هم دو نیمه داشت. مثل خود نمایش. نیمه اول یه دکتر خرفت دست و پا چلفتی که یه جاهایی مضحک به نظر می رسید و اصلا قابل باور نبود که این آدم با این کاراکتر یه همچین عمل جراحی بزرگی رو انجام داده! و البته یک دکتر کاربلد و مسلط در نیمه دوم که خوب بود و البته که هیچ ربطی به شخصیتش در نیمه اول نداشت، حتا نوع حرف زدنش در نیمه دوم تغییر کرده بود که برام عجیب بود. انتظارم از طراحی صحنه نمایش در تالاری مثل وحدت بیش از اینها بود. طراحی نور فوق العاده بود و در یک صحنه مینیمال فضای عجیبی رو خلق می کرد. موسیقی کار خیلی کسالت بار بود و اصلا کمکی به پیشبرد روایت و البته انتقال حس های جورواجور این نمایشنامه نمی کرد.