در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سجاد آل داود درباره نمایش Hidden | پنهان: دیشب بدون اینکه برنامه‌ریزی کرده باشم بلیط محمد کارآمد را در تایم‌لاین
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:08:07
دیشب بدون اینکه برنامه‌ریزی کرده باشم بلیط محمد کارآمد را در تایم‌لاین دیدم و گفتم برم ببینم هیدن بعد از این همه اجرا چیست.
هم راضی بودم و هم نه که توضیح خواهم داد چرا.
من وقتی به تماشای کاری می‌نشینم نگاهم به دوگانه محتوا و فرم به این صورت است که یک اجرا یا باید محتوای خیلی خلاقانه و سوال جدیدی را با فرم صرفا قابل قبول برایم ایجاد کند یا باید فرم خیلی قابل توجهی داشته باشد و البته حداقلی از مبتذل نبودن محتوا را رعایت کند تا برایم اجرای جذابی باشد. در این دسته بندی نمایش‌هایی که به نظرم هم فرم و هم محتوای خلاقانه‌ای را ارائه می‌کنند در دسته 5 ستاره قرار می‌گیرند. هیدن با نگاهی به این روش امتیازدهی جایی حوالی 3 یا 3.5 قرار می‌گیرد.
نمایش هیدن در واقع نمونه بارز اثری است که بازی‌ها و کارگردانی آن در 50 دقیقه اول برای من مورد قبول بود اما در مورد محتوا به نظرم اجرایی خیلی معمولی محسوب می‌شد. سوالی که هیدن در مورد کنترل زوجین، درگیری‌های بین‌شان، خیانت، بی توجهی جامعه و اطرافیان (یا شانه خالی کردن آن‌ها) برایم مطرح کرد سوالی بود که بار‌ها بس بسیار در سینما و یا تئاتر با آن مواجه شدم و در واقع تجربه اجرایی در مورد این سوالات دوباره ذهن من را درگیر نکرد. شاید بگویید، نماد‌های کار را ندیدی؟ استفاده از دوربین؟ و؟ و؟ و؟
جواب این است که عزیزان، همه‌ی این المان‌ها در خدمت یک محتوای مشخص بود که آن محتوا حرف جدیدی برای ارائه نداشت. و در واقع درستش این است که ... دیدن ادامه ›› حرف برای گفتن داشت اما سوالی برای ایجاد کردن حداقل برای من نداشت.
از بازی بازیگران واقعا خیلی ایراد جدی‌ای نمی‌توانم بگیرم چرا که کار خود را به خوبی انجام دادند و به خصوص بازی ریحانه رضی یکی از دلایلی بود که ناراضی از سالن خارج نشدم و در روند نمایش خسته نشدم.
اگر بخواهم خیلی خلاصه بگویم من در هیدن در تقریبا 50 دقیقه ابتدایی اجرا صرفا از طراحی صحنه، نورپردازی، موسیقی، کارگردانی، روانی بازی بازیگران و البته ریتم خوب لذت بردم که البته موضوع ریتم هم در دقایق باقی‌مانده کم کم به قتلگاه رفت و از کیفیت آن کاسته شد و بیشتر به این سمت رفت که ضعف‌های ایجاد شده را با ترکیب نور و موسیقی بپوشاند. از جایی به بعد احساس کردم پاسخ کارگردان به هرجایی که متن ساکت می‌ماند، موسیقی و نور دلهره آور است. تو مایه‌های "فعلا یک نور بده"، "یک موسیقی هم در خور این فضا بده".
اواخر کار انگار تردیدی در متن وجود داشته باشد که کار کجا قرار بوده است تمام شود و حداقل به نظر من جاهای حتی بهتری برای تمام کردن اجرا وجود داشت که از آن‌ها استفاده نشد و چندبار به لوپ موسیقی دلهره‌آور، نوراستروب، سکون، "نور می‌آید"، موسیقی دلهره‌آور، نور استروب و ... رفت و آمد کرد.
کارگردان هیدن اما به نظرم قطعا آینده‌ی خوبی خواهد داشت.

درود ..سجاد جان هنوز تو ریچارد موندیا ااا...فعلا یه نور بده:)))))
سجاد آل داود (sajjadad76)
ارش خیل تاش
درود ..سجاد جان هنوز تو ریچارد موندیا ااا...فعلا یه نور بده:)))))
تصنعی که ریچارد از امر کارگردانی نشان داد روی صحنه تا ابد قابل رفرنس‌دهی هست.
در هیدن تازه فهمیدم چی میگفت :))
به خصوص اونجا که میگفت یک موسیقی در خور این فضا بده.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید