در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدرضا ریاحی پناه درباره نمایش کلاغ خونی: به نام الله یادداشتهای روزانه تئاتر بی قصه در مسیر معناباختگی تلخ
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 22:53:21
به نام الله
یادداشتهای روزانه
تئاتر بی قصه در مسیر معناباختگی تلخ

از همه عوامل و بازیگران جوان و زحمت کش که معلوم است مدت های مدیدی تمرین کرده اند تشکر می کنم. قدرت بیان فوق العاده، زبان بدن مناسب و choreography خلاقانه در این گروه کم نظیر بود. بدون شک از میان این جوانان سخت کوش و جدی، نویسنده، کارگردان و بازیگران بسیار بزرگ خلق خواهند شد. خسته نباشید بابت جدیت در کاری که انجام دادید. این از آن قسم نمایش هاست که کارگردانان دیگر، برای پروژه های آینده خود، می نشینند، تماشا می کنند و از میان یک دوجین بازیگر خلاق، پرتلاش و جویای نام انتخاب ها کرده و در آخر دست پُر سالن را ترک می کنند. این جوانان آینده هنر نمایش این سرزمین را رقم خواهند ... دیدن ادامه ›› زد.

یک اثر نمایشی محصول تفکر نسل زد جامعه ما که باور دارد زندگی صحنه نمایشی است که همه ما بازیگران آن هستیم (شکسپیر)، ولی این صحنه نمایش و صحنه زندگی که هر دو یکی هستند می تواند بی قصه باشد و روایتی برای گفتن نداشته باشد، ولی نه اینکه مراد از بی قصه بودن و روایت نداشتن، کم گویی و سکوت پیش کردن آنهاست. البته که سکوت نکردند و پرگویی هم بود، دیالوگ ها پر شور و هیجان ولی بی قصه و یا معناباخته. در حقیقت نسل زد به ما گوش زد می کند دنیای آنها می تواند ظاهری زیبا و فریبنده داشته باشد، ولی اگر دچار پریشانی زاویه دید در روایت اپیزود ها بود مشکلی نیست. می توان یک تابولی نقاشی را تصور کرد که اجزاء زیبایی دارد ولی پیوستگی بین اجزاء وجود ندارد. تکدی گری که درد جامعه ایرانی است در یک اپیزود، و تبلیغ تابوت های چوبین که در بافتار مرگ غیر ایرانی بیان می شود دراپیزودی دیگر.

کلاغ ها بی قصه روایت میکنند، بیانگر مرگ معنا در دیالوگ ها و اجزایی که وجود دارند ولی در پس آنها چیزی نیست و کُلیتی را تشکیل نمی دهند. یک جزء بدون کل، و یا text without context چرا که متن هست ولی بافتار نیست، اپیزودها پیوستگی موضوعی ندارند و بافتاری خلق نمی کنند. نسل زد در انتظار گودو (معنا) است که نه او را میشناسد و نه او می آید، و این همان میوه تلخ جامعه پسامدرن، فیزیکالیسم بدون متافزیک است، چرا که جهانی ابسورد برای ما خلق می کند آنچنان که ساموئل بکت پیش بینی کرده بود. آیا جهانی سیاه تر، تلخ تر، پوچ تر، معناباخته تر و در عین حال زیباتر از این می توان متصور شد؟

هشدار نسل زد را جدی بگیریم.
یا حق.