اگرچه نزد شما تشنهی سخن بودم
کسی که حرف دلش را نگفت من بودم
دلم برای خودم تنگ میشود ، آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
نشد جواب بگیرم سلامهایم را
هر آنچه شیفتهتر از پیِ شدن بودم
چگونه شرح دهم عمق خستگیها را
اشارهای کنم: انگار کوه کن بودم
من آن زلالپرستم در آب گند زمان
که فکر صافیِ آبی چنین لجن بودم
غریب بودم و گشتم غریبتر اما:
دلم خوش است که در غربت وطن بودم
محمدعلی_بهمنی
🖤یادش گرامی 🖤