در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شینا رای درباره نمایش کالیگولا: «کالیگولای دروغین» بهترین صفتیه که میشه به این کار داد. بیچاره مخاطبی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:59:19
شینا رای (sheena.raay)
درباره نمایش کالیگولا i
«کالیگولای دروغین»
بهترین صفتیه که میشه به این کار داد. بیچاره مخاطبی که تاریخ رو ندونه و متن رو نشناسه و بخواد با این اثر، کالیگولای کامو رو ... دیدن ادامه ›› به یاد بیاره!
حیف پول بلیتی که به سختی در میاریم.
حیف زمان ۸۰ دقیقه ای که به پای اثری گذاشته میشه، که پشت اسم کسی نشسته که استاد و بزرگ شناخته میشه اما پایان کار خودش به خودش اجازه میده حکم کنه مردم چطور باید تفکر کنند!
تولید اثر هنری شایسته تقدیره تو زمونه ای که همگی داریم هزار و یک سختیش رو میچشیم و واسه هر شب رو صحنه رفتن کلی ماجرا پیش میاد، و اصلا خوشم نمیاد از کوبیدن اثری در نقد چون به شدت زحمت هست پشت هر اجرا.
ولی ابتدایی ترین حق مخاطب اینه که خوشش بیاد یا نه، ضعف و قوتی ببینه یا نه، بتونه بگه.
سخنرانی میکنین که هرکس کامنت بد بذاره نفهمه؟ به شما هم مربوط نیست ما کاراکتر ۲۴ ساله رو کردیم ۶۰؟(و حتی اشتباه هم میگید سن رو؟ ۲۹ سالگی مرگش هست و پایان نمایش!) (که کل منطق درام رو نابود کردین. جوانی و ضربه چشیدن طعم مرگ خواهرش دروسیلا در اوایل حکومتشه که گایوس رو منقلب میکنه و به پوچی میرسونه در زندگیش و از اون حاکم خوب و عادلی که بوده عوض میشه.) و میگین تهیه کننده هم داشتیم دکورمون همینقدر خالی بود و دلیل داشتیم و اینارو تو تیوال ننویسید؟

بزرگترین باگ ماجرا اینجاست که تکلیف اثر مشخص نیست که میخواد مدرن باشه یا کلاسیک، و اولا که، این اثر اصلا انتیگونه سوفوکل یا مده‌آی اریپید نیست که کار کلاسیک باشه و لحن های عجیب و اکت های غلو شده یکسان روش بشینه-هرچند به طور کل اینجور بازی ها در هر جایگاهی منسوخه- که از نگهبان و افسر تا امپراطور یک نوع لحن و اوای نا به جا گرفته بودند و همه دیالوگ ها رو به قول استاد ساعتچیان با حس «آه به من توجه کنید میخوام دیالوگ مهمی بگم!» ادا می‌کردند.- بلکه یک اثر مدرن منتشر شده ۱۹۴۴ هست!! پر از رگ های تفکر قرن بیستمی و فلسفه های زیر سوال برنده ماهیت و وجود که البته همین جای دکور سبک داشتن رو کاملا مناسب میکنه. (اما دکور شما حتی سبک هم نبود! برخی از اکسسوری هایی که وارد میشد و خارج میشد، چه لزومی داشتند؟ اون چهارچوب چرخدار؟ )

اما، باز، بخاطر اینکه پی رنگ ماجرا تاریخ رم باستان هست، میشه پذیرفت که دراماتورژی اثر بخواد شبیه شه به تراژدی های سوفوکلی و ... اما جز اشفتگی چه چیزی رخ داده؟
منطق اکسسوری و اشیا و لباس این کار هیچ مرز مشخصی ندارد. لباس ها رمی، سنگین و اشرافی است، بدن های بازیگر ها مثل اوارگان قرن بیست و یک حرکت میکند؟ این بدن یک ملکه است؟ کاراکتری که در متن اصلی تا لحظه اخر پشت کالیگولا می ایسته و با حفظ شعور خود سعی میکنه هم گایوس و هم درباریان رو حفظ کنه، از صحنه سوم پا به زمین کوبیده و با شلختگی میدود میرود و می اید و خنده بی جا دارد؟
و باز لباس! اگر طراحی های شما بر اساس رم باستان هست، لباس توری صورتی پف پفکی در صحنه درومدن گایوس در تجسم الهه زن یعنی چه؟ در رم باستان پیراهن سیندرلایی چه میکند؟؟

شما که لباس درباری دارید، اکسسوری های طراحی شده از لیوان و بشقاب و میز گرفته... می اورید و می‌برید، بعد همگی خالی اند؟ اگر قرار است نمایش بدون اکسسوری باشد پس هیچ بذارید اگر هست، کامل باشد.
ظرف شراب خالی و میوه های نامریی و ... که کار با اشیا بازیگر انقد ضعیف است که دستش از داخل میوه نامریی خودش رد میشود و حجم سازی فرضی انقدر بد است که مشخص نیست ناگهان با تیر فرضی میوه فرضی پرت میکند به درباریان یا چه؟ این ها همه چه لزومی دارد؟

دیالوگ های کالیگولا پر از تردید و چند پهلوست. غلو کردن همه توجه مخاطب رو از متن پرت میکند. متن که اواز باستانی نیست، اگر به اندازه باغ وحش شیشه ای اجرای رئال نطلبه!

این همه باگ از کجاست؟ درسته اجرای ژنده است و هزار و یک اتفاق اما نور تو صحنس بازیگر مرده زنده میشه پامیشه؟؟ خب اینکه داستان عوض شد! اونم تو صحنه به اون مهمی که بحث سر پادزهر خوردن یا دارو خوردن فرد بود، که بعد مرگش، اعلام میشه دارو بوده(یعنی اشتباه و بی فایده کشته شده) بعد بازیگر زنده میشه یهو؟(درام عوض شد میگیم اوه پس زنش خیانت کرده و گفته دارو بوده، واقعا پادزهر بوده و اینم نمرده!)

از سمت دیگه از بیست دقیقه قبل صحنه اخر سربازا بیرون صحنه شروع میکنن پا کوبیدن بدون اینکه وارد شن، که اگر قصدی در کار بوده چرا در تمام طول صحنه بازیگرا واکنشی به اون صدا نشون نمیدن؟ پس یعنی اشتباه رخ داده از سمت پشت صحنه، و بعدم یهو تصمیم میگیرن ساکت شن. یه ربع میگذره بعد دوباره صدای پا میاد و میان تو!

و باز هم، هیچ چیز به اندازه رفتار ناشایست در رورانس وادارم نکرد بخوام با جزییات بررسی کار رو بنویسم.

شمای هنرمند، هزار و یک فکر و ایده داری، وقتی نتیجه نداده، دفاع نداره! کار رو کردی، همیشه میگن مرگ مولف، مرگ سازنده، نمیشه به اثر سنجاق شد و براش دعوا کرد! خوب یا بد رو شما تعیین نمیکنین.
دست مریزاد زیادی در نقش و حکومت داری تیرانی‌ فرو رفتین که منت رو صحنه برگشتنتون رو هم باید بذارین سر تماشاچی ای که دشمن شما نیست اومده کار ببینه، و همین اومدنش هم حمایت هست از شما.


از این هم نمیشه گذشت که نوازنده های هارپ و پیانو هنرمندانه و باوجود سن کمشون زیبا می‌نواختند عالی هستید موفق باشید.
به به واقعاً به به!
من کامنت منفی نزاشتم اما به خاطر ترس از نفهم بودن نبود به خاطر حرمت اجرای شازده کوچولو و مرگ یک انارشیست و آوازه خوان خیابان منهتن و ………. بود!
اما الان جا داره بگم این اجرا افتضاح بود، ضعیف ترین اجرای که در سمندریان دیدم!
استاد بهتره به جای حمله به مخاطب که فقط به خاطر اسم شما بلیت نمایش رو خریده، به نقاط ضعف کار بپردازید، ظرفیت انتقاد هم ندارید کامنتهای تیوال رو نخونید!
مهرناز خلیلی (mehrnazkhalili)
امیرمسعود فدائی
اون شب که ما دیدیم گفتن نظرات شما چه مثبت چه منفی چراغ راه ماست که😊😊😊
منظورشون این حجم نظر منفی نبوده 😁
۰۷ شهریور
امیرمسعود فدائی
اون شب که ما دیدیم گفتن نظرات شما چه مثبت چه منفی چراغ راه ماست که😊😊😊
مثکه قطعیه برق به چراغِ راهِ دوستان هم رسیده
۰۸ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید