در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
با توجه به راهپیمایی مناسبتی جمعه ۳۰ شهریور در محدوده مرکز شهر، لطفا حتما در زمانبندی حضور خود برای تماشای برنامه‌های هنری، تمهیدات لازم را در نظر بگیرید.
تیوال | نگار عبادی درباره نمایش چاپلین: اول از همه برام جالبه که بدونم این سوژه پرداختن به زندگی افراد مشهور ب
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 09:04:46
نگار عبادی (negar.ea)
درباره نمایش چاپلین i
اول از همه برام جالبه که بدونم این سوژه پرداختن به زندگی افراد مشهور بعد از مرگ در کدوم فیلم یا سریالی بوده که در این برهه توی تیاتر ما وارد شده و همه دارن در موردش نمایش میسازن؟!
درحالیکه بسیار سوژه حساسی هست و شاید شاید شاید پرداختن به این موضوعات توسط کارگردان های بزرگ بهتر باشه.هرچند کلا سوژه جذابی هم نیست و هزاران ایراد بهش وارده.متاسفانه در مورد این نمایش که موفق نبود.
در کل ارتباطی با اثر برقرار نکردم. مهمترین علتش در درجه اول سوژه هست بعد هم دیالوگها و متن و بعد بازی ها. دیالوگها به شدت دچار عدم انسجام معنایی بودن، بسیار شعارزده بودن و جاییکه قاب سه کاراکتر به دیوار نصب شد که کشاورز باید یکی رو انتخاب میکرد کاملا کپی برداری و تکراری بود و اگر اشتباه نکنم قبلا عینا و بدون هیچ تفاوتی در فیلمی دیده بودم. مشکل کار اینه که وقتی میری تئاتر دوست داری تئاتر ببینی نه اینکه احساس کنی داری اینستاگرام رو مرور میکنی. نمایش های این دوره شبیه فضای اینستاگرام شدن. متاسفانه از نظر من ایرادات جدی به متن و اجرا وارد بود.مساله بعدی اینکه اگه قراره نمایش برای ردیف 5 و 6 به بعد طراحی بشه لطفا این مورد رو ذکر کنید چون من در ردیف دوم باید با گردن کج بخشهایی از نمایش رو تماشا میکردم.
اما در مورد وال گوشه صحنه در ابتدا و انتها که چهره افراد دیده میشد و نور مواج داشت جذاب بود.مخصوصا وقتی با اپرا همراه میشد. در کل همراهی اپرا و موسیقی رو دوست داشتم. بازی بلوندی خوب بود. بازی مادر چاپلین از همه بهتر بود چون فریاد نمیزد و دیالوگها رو با ریتم درست ادا میکرد و تنها کسی که میشد باهاش ارتباط گرفت بود. بقیه همه فریاد میزدن به ویژه عصا که اصلا بخاطر فریادهای بیش از اندازه ش ارتباط با کلامش قطع میشد .در کل دلیل اینهمه فریاد زدن ... دیدن ادامه ›› و گلو خراش دادن رو متوجه نشدم و بسیار آزاردهنده بود.
علاوه بر اینکه چیزی که من احساس کردم این بود که کاراکترها نقش خودشون رو باور نکرده بودن پس من مخاطب هم باورشون نکردم .در مورد اقای خلج که توقع ازشون بالا بود این مساله بسیار به چشم میومد.
امیدوارم پس از این شاهد اجراهای بهتر از دوستان باشیم.