پُرم از تصویر بی حد و حصر درد
............................................
حسرت نرسیدن و از دست دادن
پایت را به جلو زدن و قدم بر نداشتن
دستهایم را به تو نزدیک کردن و نرسیدن
ذهنم را به تو مشغول کردن و پُکیدن
باید چه کنم نعمت از دست رفته
تلخی سال را برایت نمیشمارم
خودت دیده ایی حسرتمان را
کاش مانده بودی
روزهایم را به دیدنت خوش میکردم
از: خود