عزیزان... تماشای این نمایش فاخر و ماندگار را از دست ندهید.
امشب توفیقی دست داد و به تماشای نمایش بیژن و منیژه نشستم.
جالب بود و بی نظیر
تمام صندلی های سالن پر بود از تماشاگر و امیدوارم شدم به روشن بودن چراغ تاتر در ایران.
در طول 123 دقیقه نمایش یک نفر هم سالن را ترک نکرد. همه نشستند و تا آخر نمایش را دیدند. این هم قابل توجه است.
بنده 32 سال است ادبیات تدریس می کنم. داستان بیژن و منیژه را بارها تدریس کرده ام. اولش خیال می کردم یک داستان تکراری است و زود خسته می شوم. ولی اجرای این نمایش آنقدر جالب بود و جذاب که عین 123 دقیقه را نشستم و مثل بقیۀ تماشاگران داستان را تا اخر دنبال کردم.
و اما سوالی پیش می آید، جذابیت های این نمایش چیست؟ در ادامه به چند مورد
... دیدن ادامه ››
اشاره می کنم.
ـ نگارش یک متن فاخر توسط کارگردان، آقای شکرخدا گودرزی ایشان در پایان نمایش صحبت کوتاهی کردند، بنده متوئجه شدم، کارگردان نمایش نه تنها عاشق ایران و ایرانی است، بلکه تمام وجودش در بیت بیت شاهنامه غرق شده و با دنیایی از تجربه و دانسته متنی فاخر را به نگارش درآورده است.
ـ انتخاب درست بازیگران؛ اغلب بازیگران این نمایش از میان زبده ترین بازیگران اداره کل نمایش های رادیویی انتخاب شده اند. همگی لحن و تن صدای خوبی دارند. متون کهن را می شناسند و با حرکات خوب بدنی نمایشی بی نظیر را اجرا می کردند، بازیگرانی مثل قربان نجفی، استاد رضا عمرانی، ابراهیمی و ...
ـ حاکم بودن کارگردان خوب و حساب شده. به طوری که هیچ کدام از قسمت های نمایش نقص یا ضعفی ندارد.
ـ بهره گیری از یک ارکستر و موسیقی زنده، آنهم در کنار تماشاگران. یک ارکستر کامل از سازهای سنتی مثل تار، کمانچه، دف و تمبک و... که نت های موسیقی را همراهی دو خواننده خوب و حرفه ای تقویت می کرد.
ـ استفاده از آواز سنتی در دستگاه های مختلف موسیقیایی توسط بازیگران نمایش که در این میان حتی راویان نمایش هم از آواز سنتی به خوبی استفاده می کردند. البته بنده برخی از خوانندگان گروه را می شناسم که در کار خودشان مدرس و استاد هستند.
ـ نورپردازی خوب، استفاده از دکور مناسب که هم تخت پادشاهی بود و هم چاه بیژن. هم کاخ بود و هم دروازه های شهر که در نوع خودش ابتکار جالبی بود.
ـ بهره گیری از طراحی لباس مناسب. مثلاً رنگ قهوه ای یک دست برای تودۀ مردم که نمادی از خاک بودن است. لباس رزم و امثالهم.
ـ استفاده از متنی خوب که شروع، میانه و پایان بندی مناسبی داشت.
ـ شخصیت پردازی خوب در طول داستان.
ـ بهره گیری از یک درام جذاب، یعنی این کار صرفاً یک اثر حماسی سخت و زمخت نبود. بلکه آمیزه ای از بزم و رزم بود.
ـ داشتن طراحی رنگ و لباس شاد که مناسب فضای ایران کهن است و نیز موسیقی، آواز و حرکات موزون دسته جمعی بازیگران که باعث سرخوشی مخاطب می شد.
البته این کار یک ضعف کوچک هم داشت؛ کاش به چای پوبدستی، از گرز و شمشیر استفاده می شد.
بهرحال کار خوبی است و ارزش چند بار دیدن دارد.
ای کاش این کار و کارهایی از این دست تحت عنوان تله تاتر از تلویزیون پخش شود.
در پایان به کارگردان و عوامل خسته نباشید عرض می کنم و می گویم، خداقوت