نمایش "بیرون پشت در" داستان سرباز آلمانی است که بعد از 3سال جنگ در سیبری به خانه برگشته است. پایش آسیب دیده، همسرش منتظر او نمانده، شغلی ندارد و پدر و مادرش فوت کردهاند. او که امیدی به زندگی ندارد خود را به دریا می اندازد و دریا نیز او را پس می زند.
جنگ جدا از کشتارها و ویرانی ها، اثرات جانبی مخرب دیگری نیز دارد. اغلب سربازهایی که در جنگ نجات یافتهاند پس از جنگ یا دچار افسردگی شده و یا به خودکشی دست می زنند. دوری از خانواده و دیدن مرگ همرزمان، زخمی شدن و معلولیت، تحمل سرما و گرما و گرسنگی، ترس از مردن و هزاران عامل دیگر فشارهای روانی است که روح سربازان را دچار آسیب میکند.
نمایش «بیرون پشت در» در بیان منظورش موفق است. هرچند این بیان یکدست نیست و علی رغم مدت کم اجرا از میانه کار کشدار و کم رمق میشود.
بازی و بیان ناهید عساکره در نقشهای متعدد حرفهای است در حالی که بازی و خصوصا بیان نقش مقابل او (سرباز) پختگی لازم را ندارد. استفاده از 4 بازیگر تیرهپوش برای بازسازی موجهای دریا و درگیریهای ذهنی، خلاقانه است. طراحی لباس قابل قبول بوده هرچند شلوارهای کوتاه سیاه پوشان جای بهبود دارد. مشابهت لباس زن کنار ساحل با تابلوی دختری با گوشواره های مروارید یوهانس فرمیر و و اکت مجسمه وار وی دیدنی و خوشایند است هرچند ارتباط آن با قصه قابل درک نیست.
در نورپردازی، روشن ماندن نور تماشاچی در ابتدای اجرا علی رغم شروع نمایش آزاردهنده است و شروع نمایش در خاموشی میتواند گزینه بهتری باشد .همچنین دیده شدن دربهای سالن و نورافکندن بر روی دربها و یا خروج بازیگر ایده جذابی نیست، بالا رفتن سرباز از پله ها نیز کارکردی ندارد.
اجرای نقش سگ در بخش
... دیدن ادامه ››
شام سرهنگ چنان پررنگ و شبیه است که تمام توجه تماشاگر را به خود جلب کرده و اساساً از دیالوگ سرهنگ و سرباز چیزی در خاطر نمی ماند!
صحنه دودآلود یکی از زیباترین صحنه های نمایش می باشد که با حرکات مواج سرباز، غوطه وری ، درماندگی و گمگشتگی وی را به خوبی نمود میدهد.
در مجموع نمایش «بیرون پشت در» همه توان خود را در اجرا میگذارد و هرچند تاحدودی دچار افت و خیز میشود اما ارزش دیدن دارد.