سه شنبه شب به همراه همسرم از زنجان به تماشای این نمایش رفتیم. از تماشای نمایش لذت بردیم، نمایش حاوی لحظاتی بود که بعد از دیدنش و با یادآوریش انسان رو به تفکر وا می داشت. به شخصه معتقد هستم که بزرگترین رسالت یک اثر هنری به تفکر واداشتن مخاطب به خصوص بعد از تجربه اون اثر هنری هستش.
نمایش پایان بندی خوبی داشت و این هم بخاطر نمایش نامه قوی و کارگردانی بدون نقصی بود که داشت. به قول استیون کینگ مهم نیست یک داستان چطور شروع میشه، مهم نیست اون داستان چطور ادامه پیدا میکنه، مهم پایان یک داستان هست و پایان بندی خوب و معنادار این نمایش باعث شد که یک تلنگری در ذهن مخاطب ایجاد بشه و در موقعیت های مشابهی که تو زندگی تجربه کرده و خواهد کرد، آگاهانه عمل کنه.
بازی هر سه هنرمند عزیز قابل ستایش بود ولی بی دلیل بازی جناب ناصرنصیر یک جور خاصی به دلم نشست و لذت بردم از بازی ایشون.
قدردانی میکنم از همه عوامل این نمایش به خصوص جناب سلیمانی که دلیل خلق این نمایش بودند و باعث شدند که تئاتر رو برای دیدن و دیده شدن انتخاب کنیم. همچنین تشکر ویژه و دوچندان از همه دوستان و هنر دوستانی که در این شرایط سخت تئاتر رو برای دیدن انتخاب کردند و به تماشای این نمایش و یا هر نمایش دیگری نشستند و خواهند نشست و چراغ تئاتر را روشن نگه خواهند داشت.
در آخر هم تشکر میکنم از هر سه هنرمند بزرگوار که لطف کردند و وقت گذاشتند و چند دقیقه ای پس از پایان نمایش با ما هم صحبت شدند و حسن ختام این روز خوب و به یادماندنی برای من و همسرم یک عکس در یک قاب به همراه این سه هنرمند خوب و دوست داشتنی بود که بماند به یادگاری.
روز و روزگار بر همه هنرمندان و هنر دوستان سرزمینم خوش