یک گروه نمایشی در تدارک اجرای یک نمایش به دنبال بازیگر در نقش رومئو و ژولیت هستند در این اثنا اختلافات گروه و تیم ممیزی باعث میشود کارگردان حذف و نمایش به مبتذلی تبدیل شود.
گروه نمایشی که گویی بعد از اجرای قبلی با هم رفاقتی بههم زدهاند در تعامل و گفتگوهای خود مسائل مختلفی را بیان میکنند. مکالمات، شوخی ها و بحث ها همچون بسیاری از نمایشها و یا فیلمهای اخیر (که نقطه آغاز آنها را میتوان فیلم درباره الی دانست) گفتگوهایی امروزی با بیرونریزی اختلافات همراه است اما در این گفتگوها که بعضاً دوستانه نیز پیش نمیرود مسائل متنوعی مطرح می شود. بحثهای ارتباطات بین فردی ، روانشناسانه ، نظریات ماهوی و فلسفی و ... اما اصل نکته ای که کارگردان در دل این بزن و بکوبهای نمایشی قرار است اشاره کند همان سوال مطرح شده در بروشور و صفحه اصلی نمایش است: «رویا واقعیت دارد یا واقعیت رویاست» . تصوراتی که مانی آنها را اظهار میکند تماشاچی را به این فکر میبرد که آیا آنچه در روی صحنه اتفاق میفتد تصورات ذهنی مانی است یا واقعیتی بیرونی. در صحنهای مانی با ماریا(بازیگر نقش ژولیت که گویی مهاجرت کرده) از طریق ویدئو مکالمه میکند حالتی را متبادر میکند که آیا ماریا وجود خارجی دارد و یا زاییده ذهن کارگردانی خسته است.
بازی بازیگران یکدست نیست . برخی راحت تر و بعضاً از جمله ماهی و مانی بازیهای متزلزلی را ارائه میدهند.
هرچند که پوستر نمایش به سبک کوبیسم اشاره دارد اما متن ترکیبی متفاوت را به نمایش میگذارد؛ مانی و دوستانش به شکلی مدرن شخصیتهایی قابل لمس و امروزی هستند و از سوی دیگر سایرگروه تئاتر ازجمله طراح لباس، طراح نور و طراح گریم و تیم ممیزی به صورتی تئاتریکال و سانتیمانتال معرفی میشوند.
کارگردان
... دیدن ادامه ››
با زیرکی نمایش را با همخوانی بازیگران و همراهی دست زدن تماشاگران با حال و هوایی شاد و مفرح به پایان میرساند.
در مجموع نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر نمایشی است که با ترکیبی مناسب از حرکات و دیالوگ، فراز و فرودهای خوبی داشته، هرچند تاحدی پرگویی میکند اما حرف خود را میزند و در نهایت تماشاگر را خسته نمیگذارد.