اولین چیزی که توی این اجرا توجه منو جلب کرد، تسلط بازیگرا به دیالوگ های طولانی و تپق نزدنشون بود. سیر روایی داستان واقعا جذاب بود. هم حسابی خندیدیم، هم فکر کردیم، هم متاثر شدیم...
کمتر تئاتری رو دیدم که احساسات مختلف منو در زمینه های سیاسی، اجتماعی، اعتقادی به غلیان در بیاره.
دیدن این تئاترو به دوستان شدیدا پیشنهاد میکنم.
«با سنگای خونی واسه گنجشکای باغ خونه بسازیم که خوراک گربه ها و زاغای این باغ نشن، باغ ما پر شده از کلاغ، کلاغا دیگه طلا نمی دزدن اونا کفن میدزدن»