در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | یاسر کمالی نژاد درباره نمایش خبری از او نیست: ق.ن: عکس در زمانی گرفته شده که به توضیح کارگردان محترم در ابتدای نمایش
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 06:42:54
ق.ن: عکس در زمانی گرفته شده که به توضیح کارگردان محترم در ابتدای نمایش، فیلمبرداری و عکسبرداری مجاز بوده است. (زمان گیتار زدن دوست گیتاریستمون)


کلید موفقیت این نمایش در اینکه دو ساعت تماشاگر رو روی صندلی بنشونه بدون اینکه کسی احساس خستگی کنه یا نمایش از حوصله اش خارج بشه یک نکته بود: تغییر مدام فضا. از همه چیز داشت : عشق، خشم، شوخی، دعوا، روزمرگی، مونولوگ های فلسفی، تکه های خنده دار، موسیقی، آواز دسته جمعی، خنده های از ته دل، اشک های از صمیم قلب، بیان مشکلات شخصی، خاطره بازی و ...
اگر هر یک از این ژانرها حتی به غایت زیبایی و حرفه ای بودن ولی تک بعدی و فقط یک فضائه میبود، به نظر من نمیتوانست مخاطب را دو ساعت جذب خود کند، ولی توگویی درهرلحظه اسپات لایت روی یک ژانر میرفت و مخاطب را خسته یک فضا نمیکرد و در یک چشم بر هم زدن فضا را از ژانری به ژانر دیگر ... دیدن ادامه ›› میبرد.

تقریبا بازی هر چهارنفر خوب بود ولی اجرای آقای وحید آقاپور واقعی تر و به دل نشین تر بود.

و در پایان چند نقل قول :

وقتی شبها چشمام رو باز میکنم و تو رو کنارم میبینم به خودم میگم یکی هست که به خاطرش باید باشم.

یه تابلوی آبی رنگ وسط بیابون که روش فلش زده و نوشته فرودگاه. آه چه چقدر فرودگاه ها جاهای سختی ان. محل خداحافظی های طولانی با بوسه های کوتاه.

یه اصطلاح تو مهندسی عمران هست به اسم "فتیگ" ، آستانه خستگی. فشار زیادی نیست ولی ادامه داره. کمه ولی تموم نمیشه. انقدر تموم نمیشه که تمومت میکنه. سه مرحله داره، مرحله اول یه ترک ریزه که تو دل سازه است و کسی نمیبینتش، انقدر تکرار میشه که میشه یه ترک بزرگ روی دیوار که دیگه همه میبینن و باز انقدر تکرار میشه که یهو همه چی فرو میریزه. کسی نمیدونه کِی ولی یهو فرو میریزه