آیدای عزیز . هنوز دارم به سارا و ناخنای قرمزش که قلب رو نگه داشته فکر میکنم. به وقتی مشت میخورد و پشت سر هم بلند میشد و میافتاد. به بیان سارا که قدرت بالایی داشت. کلمه به کلمه باهاش همراه میشدم و تصورشون میکردم. بازی و حرکت دستهاش. بازی توی سکوتهاش توی تاریکی، مکث بین جملهها، آکسانهای به موقع، به نظرم قدرت بازیگریت جور دیگهای روی صحنه خودش رو نشون داد و تماشایی بودی.
متن صالح، کارگردانی آقای دشتی، بازی شماها، نور و سایه، همه کنار هم اجرای جذابی رو رقم زده بود. دمتون گرم. ❤️