پدر باشی و در بدر و آواره؛ همه می خواهند تکیه گاهشان باشی از یار و دردانه دختر بگیر تا دیگران؛ نه می توانی سر بر شانه کسی بگذاری و زار زار گریه کنی و نه تو را مجال رازگشاییست که مرحوم همایی در جایی می گفت از بهر دفع غم به کسی گر بری پناه هم غم به جای ماند و هم آبرو رود.