انگاری علی درازه مالامال بود از گفتن و خواندن و شنیده شدن؛ اگر ولش می کردی تا خروس خوان برایت تعریف می کرد از تألمات و تعلقاتش و اینکه در آن پیام های بازرگانی لرزان و یواشکی به رسم گذشته حرف هایی هم برای گفتن داشت. همراه اول که می گویند همین علی کوچیکه خودمان است؛ دوئت هایش با رفیق قدیمیش هم دیدنی بود و هم شنیدنی.