لهجه ها ارزش دیدن دارد هر چند که ایراداتی هم در تجربه اش هست.
یک ایده، متن پرداخت درخشان، یک اجرای متوسط رو به خوب که البته متن را هم کمی پایین می آورد.
بازی محیا مهدی زاده کاملا به جا بود و حتی می شود گفت خیلی خوب، اما مشکل اصلی در بازی ها نبود و در منطق اجرا بود. تئاتر به هر حال یک هنر تصویری است و حتی اگر مونولوگ است، ایجاد موقعیت ها و حرکات تصویری ضروری است، اما لهجه ها از این جهت کاملا لنگ است. این کم بودن حرکت، تصویر و واقعه ی تصویری در اثر، موجب می شود که متن هم آسیب ببیند. متن - به درستی - پیرنگ پر جزییات و طولانی ندارد، مثل سه قطره خون صادق هدایت. اما یک تقریبا تکگویی طولانی یک ساعته باعث می شود تا خرده پیرنگ ها از پیرنگ اصلی انگار که بزرگ تر شود و تماشاگر را از نفس بیاندازد.
بازیگر مرد بسیار پر تپق بود که خب، خیلی آزار دهنده است. نور و موزیک هم تقریبا ابتدایی به نظر می رسیدند که کیفیت خوب کلی اثر را تحت تاثیر قرار میداد.
با این حال، اثر ، چه به لحاظ ایده و متن، چه به لحاظ پیام عمیقش و چه به لحاظ بازی بازیگر اصلی، فوق العاده ارزشمند و دیدنی بود. خسته نباشید و آرزوی پیشرفت روزافزون.