در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سیاوش خالدان درباره نمایش داستان هفت: دیری بود در طول یک نمایش چنین منقلب نشده بودم. چند بار گریستم. نه از ج
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 21:47:49
دیری بود در طول یک نمایش چنین منقلب نشده بودم. چند بار گریستم. نه از جنبه دراماتورژی یا برای حال آن بازیگر، که به یاد ظلم‌دیدگان استعاره شده‌ی آن. به نظرم یک تراژدی یا طنز اصیل، آن است که در لایه‌های درونی‌اش تماشاچی را بگریاند یا بخنداند.
انتخاب مکان تماشاخانه و به تبع آن خلوت بودن سالن، به دنبالش حجیم بودن دکور و میزان‌سن سنگین و آهسته، حرکات بدنی نه چندان خیره‌کننده، کم‌کم داشت مرا از تماشای آن خسته می‌کرد، اما ناگهان ورق برگشت.
پی‌یس، لایه به لایه، برایم کدگشایی شد و در آن لحظه بود که فقل چشمانم گشوده شد و اشک جاری.
از نقطه‌‎نظر فرم، کار ارزشمند و سختی بود. موسیقی و لباس و دکور می‌توانست بهتر باشد. حرکات منظم گروهی می‌توانست خیلی بهتر از این باشد.
از دیدگاه محتوا، باید از آفرینش‌های ادبی نویسنده، از استعاره‌ها بگیر تا تضادها و حذف‌ها به قرینه‌ی حضوری و معنوی و گوشه زدنم به بحرطویل و ... منولوگ‌ها و دیالوگ‌های اصیل و دست اول، سهل ممتنع (سادگی معنایی در عین به‌کارگیری واژگان ثقیل) بودن متن و بسیاری دیگر از هنرمندی‌های نویسنده (کیاوش زارع‌طلب) و کارگردان (محمد رئیسی) ستودنی بودند.
از منظر روانشناختی نیز بهره‌مندی از کنار هم نهادن مجموعه‌ای از رذیلت‌های اخلاقی هم‌چون غرور، خشم، حسد، دروغ، طمع، غیبت و ظلم برای کاربرد ... دیدن ادامه ›› خاصی مانند سرکوب زنان در تاریخ فرهنگ‌مان، کار تحسین‌برانگیزی بود.
بیش از بیست بازیگر بسیار جوان (به قول خودشان: دهه هشتادی) این اثر، برایم نویدبخش و مسرورکننده بود.
انصاف را که مبنا قرار دهم، باید گفت بسیار بسیار بسیار عالی بود.
تماشایش را حتما توصیه می‌کنم.
امیرمسعود فدائی، امیر مسعود، سپهر و چاوش این را خواندند
آیدا عظیمی، سعیده شریفی و Sa.gh این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید