سلام به دوستان. به خاطر امیر جوشقانی رفیقم اومدم این کار رو دیدم و خیلی راضی هستم. توی جمع بازیگرا بچههای دانشگاه خودمون (هنر) رو هم دیدم و خوشحالم که دارن کار میکنن. اجرا، عالی بود و همون دیشب که اومدم به دو نفر علاقهمند تئاتر پیشنهادم کردم. اما درباره متن و ایده نکتهای دارم.
ایده اقتباس از مکبث و ارتباطش به مراسم زار و اهل هوا در جنوب قبلا توسط ابراهیم پشت کوهی استفاده شده و طی دهههای گذشته آقای پشت کوهی رسما تهدیگ این ماجرا رو درآورده بنابراین در وهله اول وقتی چنین سوژه و موضوعی رو برای کارتون در نظر گرفتید طبیعتا با این مساله مواجه بودید که باید کار جدید و قصه متفاوتی رو جلوی روی تماشاگر بذارید. خب اینکار با قصه خود بازیگرای کار و ایده به اجرا رسوندن یه نمایش انجام شد اما ابتر موند چون در لحظات اوج کار که رسما مراسم زار بود، بهجای همراهی شدید و تاثیرپذیری داشتم به این فکر میکردم که ایننمایش برای چی اجرا میشه؟ آیا برای زنده نگه داشتن میراث معنوی ایرانی؟ زنده نگه داشتن مکبث و شکسپیر؟ یه اجرا درباره به اجرا بردن تئاتر و سختیهاش؟ در اون لحظات که گودرزی و جوشقانی و عساکره عرق میریختن من اونقدر تحت تاثیر قرار نگرفتم چون چند صحنه پیشتر وقتی گودرزی سر جوشقانی رو حین تمرین فشار میداد و داشتن زارگیری رو تمرین میکردن ایناتفاق افتاد. داشتم فکر میکردم اینهمه فشار و تحملش برای چی وقتی ما قبلا این رو دیدیم؟ بنابراین سوال مهمی که در پایان نمایش توی ذهنم شکل گرفت این بود که هدف از اجرای آوینیون چی بود؟ چاق و چلهتر کردن ایدههای ابراهیم پشت کوهی؟ یه کار جدید یا ارجنهادن به مراسم زار چون در اون لحظات رسما داشتید مراسم زار و جنگیری رو انجام میدادید و فکر کردم اینکار نقیض حرف شخصیت کارگردان (گودرزی) یه. چون خودش گفت ما اینجا تیاتر انجام میدیم و فیگور
... دیدن ادامه ››
میگیریم
ایده استفاده از مدیا و به ویژه فیلمبرداری در راهروهای تیاتر شهر رو راستش در کارهای امیررضا کوهستانی دیده بودیم و به همین خاطر کمی توی ذوقم خورد اما به خوبی در بافت اجرای شما جذب شده بود.
در مجموع همونطور که گفتم اجرا عالی بود ولی با متن و ایده کمی مشکل داشتم و برای همه تون آرزوی موفقیت و درخشش بیشتر دارم. دمتون گرم به ویژه امیروی کلاس توصیفی تحلیلی بچههای فوقِ کارگردانیِ دانشگاه هنر