دیشب تئاتر خشکسالی و دروغ را دیدم
قرار بود آخرین اجرا باشه ولی اینطور که در آخر گفتن گویا تمدید میشه، بر خلاف اینکه مشقات زیادی برای خرید بلیطش متحمل شدم ولی کار رو دوست نداشتم، من اصلاً با این قالب بندی های سطحی خصوصیات انسانی در قالب مردها اینجوریند و زن ها اونجوری مخالفم ،در ضمن نگاه به زن را در این متن دوست نداشتم. بین این همه پیچیدگی بین روابط زناشویی، این مشکلات نخ نمایی که بارها توی فیلما و سریالها به اونها پرداخت شده بود برام جذابیتی نداشت .طنز نمایش هم که طبق معمول برخی تئاتر های امروزی آدم را یاد تئاترهای کمدی تئاتر گلریز می انداخت. کجای دنیا به فحش دادن می خندند؟
بازی ها به نظرم خوب بود. نمایش در بین دیالوگ ها نکات ضمنی خوبی داشت. و تماشاگر را با چرا های خوبی درگیر میکرد ولی در کل من زیاد نتونستم با کار ار تباط برقرار کنم.