این کار چیزی فراتر از نمایش تئاتره، اگه بخوام با ذهن تماشاگر تئاتر نگاهش کنم شاید یه کار کسلکننده به نظر برسه
اما تمام تلاش کارگردان از طراحی داستان، حرکات تا فرم و اجرا برای اینه که تماشاگر صرفا به تماشای یک نمایش نشینه
«اکنون...اکنون... اکنون...» اگه کار رو در اکنون ببینید یک مواجهه و تجربه شخصی خواهید داشت که قطعا ارزشمنده
بعد از کار هم همچنان سکوت بین من و همراهم فاتح صحنه بود!
از کارهای مساوات نمایش «این یک پیپ نیست» رو دیده بودم که مفاهیم اون نمایش توی این کار هم دوباره به چالش کشیده شد (هست نیست و نیست هست)
نمیدونم باید بگم از این نمایش لذت بردم یا نه، چون کار عجیبی بود و بیشتر از هرچیزی تو رو به درونت میکشوند
پس باید ببینم از درونم لذت میبرم یا نه....
«چیستی جز تصویر ابری بر چالهٔ آبی که خرگوشی از آن مینوشد و طعمه ببری گرسنه میشود.»
پ.ن: ردیف ۵ صندلیهای ۱۱ تا ۱۴ جای خوبیه و همه نوشتهها بدون مشکل دیده میشه