"آلنده نازنین تنها"
ازت می ترسم
انگار هم دوست منی هم دشمن
هم میخوای بهم کمک کنی هم بندازیم تو هَچل
انگار هم دروغ میگی هم راست
تو می دونی که همه چیز رو میشه بخشید
اما
از عمد ظلم کردن رو؛ نه ...
.
.
ولی بالاخره هر چیزی یه آغازی داره
بعد پیش میره تا به یک
... دیدن ادامه ››
میانه میرسه
و در نهایت پایان
درست مثلِ یک نمایش
درست مثلِ همین نمایشِ لعنتی.
.
.
.
پرومته عزیز؛ چقدر خوبه که می دونی "بازیگر ِواقعی کسیِ که حتی اون حرومزادهای که پول داده بلیط خریده و ردیف ِآخر اون گوشه نشسته هم، باید صداشو بشنوه" [و هم چشمان ِ نابیناشو ببینه]
پ ن 1:گابریل گارسیا مارکز در نوشتهای درباره آلنده؛ او را "پرومته" اسطوره سختیها و مصائب در یونان باستان خوانده است.
پ ن 2: مطالب بالا برگرفته از نمایشهای "زندگی درتئاتر" و "سیزیف" می باشد.