تنها مواردی که تو این اجرا دوست داشتم طراحی صحنه و موسیقی انتهایی و بازی نقش های کرشمه و مادر خانواده بود، متن که واقعا معمولی بود و داستانک هایی که قرار بود در کنار هم درام رو شکل بدن اصلا درنیومده بودن، یکی از اشکالاتش این بود که می خواست از تک تک اعضای خانواده یه بدبختی و فلاکتی رو کنه و نشون دادن اینهمه بدبختی پشت سرهم که از یکی درنیومده پرت می شدیم تو بعدی باعث شده بود هیچکدومشون درست و به اندازه پرداخت نشن، بازی نقش برکه هم اونقدر اگزجره بود که رو اعصاب بود، شخصیتش چهره اش لهجه ای که نداشت نوع جملاتش حتی اسمش باعث شده بود هیچ همخوانی با سایر کاراکترهای قصه نداشته باشه، در کل برام راضی کننده نبود و اصلا قلاب نمایش بهم نگرفت، آقای پشت کوهی عزیز ضمن خسته نباشید لطفا در کارهای بعدی به جای اینکه تو متن پشت سرهم مصیبت رو کنین و فکر کنین اینجوری دوز درامش بالاتر میره بیشتر روی استحکام متن و پرداخت شخصیت ها کار کنین.