شاید هم رسالت نمایش چیزی شبیه به نمایش "اهانت به تماشاگر" پتر هاندکه باشه! منتها بدون تعامل مستقیم با تماشاگران و با ژانر (شبه)کمدی بر پایه فارس و حتا تأکید بر لودگی دستوری؛ متأسفانه من هم درکشون نکردم و نقدهای عمدتاً مثبتی هم از این نمایش که پیشتر در سالن مولوی کوچک ارائه شد را خواندم و کمکی بهم نشد.
با احترام به این گروه، هنوز هم معتقدم این گروه میتونه با تعویض مدیوم از صحنه به تلویزیون خیلی موفق تر عمل کنه و جای خالی مدیری ها و بسیاری را که اکنون پا به سن گذاشته اند رو پر کنن و قاعدتاً با تعویض جنس مخاطب از تئاتر به تلویزیون موفق تر باشن. نظرم کاملن شخصیه و البته با احترام به مجموعه عوامل این نمایش.
اجرای مولوی را دیدم واقعا اصلا نتونستم درکش کنم شاید سوادش را نداشتم، حتی خندهام هم نمیگرفت، واقعا حسم را بعد از خروج از سالن یادم نمیره گنگ و ناراحت! حالا سیزن ۲ یا ۱۰۰ بیاد تفاوتی برایم ندارد، البته که سلیقه در درک و ارتباط گرفتن با هر اثری مهم است و تنها چیزی که بعد از اجرای سالن مولوی آرامم میکرد این بود که شاید من خوشم نیامده
شاید همیشه نباید بریم تئاتر که به " چیز خاصی " بلحاظ حسی و فکری برسیم !
گاهی باید رفت تئاتر و فقط تماشاگر بود .یک بیننده با ذهنی خاموش
اونوقت میشه از لحظات زنده ای که اونجا شکل میگیره لذت برد .
میشه همپای بازیگران وارد اون جریان شد و زیست کرد بودن رو
بودن برای هیچ !
بنظرم زیباست :)
شاید همیشه نباید بریم تئاتر که به " چیز خاصی " بلحاظ حسی و فکری برسیم !
گاهی باید رفت تئاتر و فقط تماشاگر بود .یک بیننده با ذهنی خاموش
اونوقت میشه از لحظات زنده ای که اونجا شکل ...
همه ی اون گزینه هایی که فرمودید رو تیک زدیم ولی در نهایت اون به نظرم زیباست :) حاصل نشد ...!
خانم سلیمانی عزیز من خودم خیلی قائل به سلیقه هستم ولی بعضی چیزها دیگه انصافاً سلیقه بردار نیست...
معیار سنج ما چی هست ؟ من منظورم این نبود که سلیقه ی شخصی ملاک ارزش گزاری هست .
قطعا در هنر براساس یکسری معیار ها این ارزش مشخص میشه
که اینکار توسط متخصصین منتقدین جامعه شناس ها و و ....انجام میشه
حالا اینکه نظر منتقد و کارشناس باب میل شخصی نباشه دیگه به سلیقه ی هنری اون فرد برمیگرده ..
عرض من این نیست که شب شک نمایشی بی عیب ونقص هست اما در نوع خودش حرکت تازه ای رو شکل داده (البته من شب شک ۱ رو دیدم و ۲ روهم بعداز ... دیدن ادامه ›› دیدن نظر میدم) برای بنده این نمایش قابل دفاع هست چون تجربه ی جدیدی رو در من شکل داد .
ممکنه برای شما اثری فاقد ارزش باشه . درهرصورت همین گفت وگو ها هست که حرکتی رو به جلو رو در روند اثار شکل میده .
شاید همیشه نباید بریم تئاتر که به " چیز خاصی " بلحاظ حسی و فکری برسیم !
گاهی باید رفت تئاتر و فقط تماشاگر بود .یک بیننده با ذهنی خاموش
اونوقت میشه از لحظات زنده ای که اونجا شکل ...
شاید کامنت های مثبت خود گروه یا دوستانشون کار رو خراب تر بکنه