در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رضا آزادی درباره نمایش احتمالات: سلام یک نمایش عالی و سطح بالا وقتی کار عالی باشه، آدم دست و دلشم
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 08:38:20
سلام

یک نمایش عالی و سطح بالا

وقتی کار عالی باشه، آدم دست و دلشم میره که حسابی براش بنویسه.

نمایش احتمالات یک کار سیاسی و خشمگینانه ... دیدن ادامه ›› راجع به رخدادهای تاریخی ایران از گذشته تا به امروز هست. اتفاقاتی تلخ و دراماتیک که همیشه ادیبان و متفکران و روشنفکران این سرزمین رو قربانی کرده و شده آنچه نباید می شد. آنچه که در این نمایش به خوبی بهش پرداخته شده، کتابسوزی (که بسیاری کتاب های ارزشمند در گمنامی در کام آتش فرو رفتن)، نابودی اندیشمندان (که گاه هیچ نام و نشانی از آن ها و آثارشون در تاریخ به جا نمونده)، و بی لیاقتی شاهان سلسله های مختلف هست و واقعا در این کار موفق عمل شده. تبریک به دراماتورژ و کارگردان این کار.
به راستی اگر این رخدادهای تلخ نبود، ما امروز چه گنجینه هایی هموزن شاهنامه فردوسی و بوستان و گلستان سعدی و القانون فی الطب ابن سینا و امثالهم داشتیم (به شرط فهم ارزششون) .

نمایش احتمالات از چندین اپیزود تشکیل شده که در امتداد هم هستن و به خوبی همدیگرو تکمیل میکنن. هیچ حفره ای در این نمایش دیده نمیشه.
برای نماد خرد و اندیشه، کاراکتری به صورت "لغتنامه" و برای نماد حماقت و نادانی کاراکتری به صورت "خر" انتخاب شده که تقریبا در تمام اپیزودها حاضر هستن. یک جایی آدم واقعا در فکر فرو میره که چرا با این همه تجربه تاریخی سنگین و تلخ و دشوار، اکثرا در هر برهه تاریخی خریت ما بر خرد ما فائق آمده. اشاره به شاهان و مسئولانی که همیشه از کتاب ها ترسیدن، همیشه نویسنده ها رو سانسور کردن یا از بین بردن، در هماهنگی کامل با دشمنان خارجی این سرزمین همچون مغول ها و اسکندر و چه و چه، خیلی خوب به ثمر نشسته در این نمایش.
واقعیتش من فکر نمیکردم در مجموعه تئاتر شهر همچین کار بزرگی اجرا بشه. این کار بعضا مشابهت هایی هم با "شهر قصه" زنده یاد بیژن مفید داره. این اثر یک نمایش چند لایه هست و ژانرهای متعددی از کمدی تا تعزیه و سورئال رو در برمی گیره. این نمایش از اون دست کارهایی هست که میشه دو سه صفحه راجع بهش نوشت.
ای کاش صحنه بزرگتری در اختیار این تیم قرار داده میشد. سالن چهارسو واقعا برای این کار تنگ و کوچک بود. از بازی بازیگران که هر چی بگم کم گفتم، یکی از یکی درخشان تر. طراحی صحنه عالی (در این سالن تنگ زیرزمینی)، طراحی لباس عالی (روی بعضی لباس های شخصیت های تاریخی، جملات انگلیسی جالبی نوشته شده بود)، صداهای ضبط شده عالی و با کیفیت، نورپردازی، و گریم عالی.
دوستانی که دغدغه کار سنگین و اصولی دارن، حتما این کار رو پیشنهاد میکنم (1000 درصد)، البته اگر بلیطی مونده باشه برای این ور سال. امیدوارم این نمایش، سال 1401 هم در سالنی بزرگتر تمدید بشه. من خودم دوست دارم یکی دو بار دیگه هم این کارو ببینم.

من از 20 به این کار 20 میدم.

ممنونم از آقای "علی شمس" و تمام گروهشون
19 اسفند 1400
جناب آزادی با توجه با اینکه عمیق میبینید کارهارو.
به نظر شما چه لزومی داشت که لغت نامه کل نمایش روی نردبان بایستد. بهرت بگم چه کمی میکرد اون نردبان.
۱۹ اسفند ۱۴۰۰
رضا آزادی
سلام. لطف دارین. اگر لغتنامه رو نمادی از خرد و حتی حافظه تاریخی در نظر بگیریم، باید در جایی از صحنه باشه که احاطه به همه اتفاقات داشته باشه. یه جورایی بالاتر از همه باشه. این بالاتر بودن هم به ...
خیلی ممنون بابت توضیح کاملتون
۲۳ اسفند ۱۴۰۰
Zina Ioseliani
استاد بى زحمت بفرمایید دیالوگ "ما کتاب نویس ها را میسوزانیم" که در دهان لغتنامه (با پوشش شبیه اشقیا در تعزیه!) چپانده شده حکمتش چیست؟ و نیز بفرمایید که کتابسوزى (که اشاره اى واضح-و ...
سلام

والا من نظرات شخصیم رو مینویسم و تخصصم تئاتر و نمادها و نشانه ها نیست و طبیعتا استاد هم نیستم. اون چیزی رو که به عنوان یک مخاطب برداشت کردم نوشتم و می نویسم. درست بودن یا نبودنش هم مهم نیست چون خوبی تئاتر این هست که هر کس از زاویه برداشت خودش، نتیجه گیری میکنه. چه بسا بین مخاطبین زوایای مخالف هم وجود داشته باشه که باز هم حسن تئاتر هست.
اما در مورد کتابسوزی یک نکته بگم. حتما همه میدونیم که این کتابسوزی ها مختص ایران نیست، در اکثر جنگ های دوران باستان و قرون وسطی، ... دیدن ادامه ›› حتی دوران مدرن (انقلاب صنعتی به بعد) کتابسوزی در نقاط مختلف جهان عموما به دلیل جنگ اتفاق افتاده. یعنی کتابخانه های زیادی از بین رفته و نسخ خطی زیادی سوزانده شده و از تاریخ محو شدن.
اما یک بخشی از این کتابسوزی ها به عقیده من از روی خشم درونی از کتاب ها و اثرات آگاهی بخش اون ها بر مردم بوده. یعنی کسانی که با افزایش آگاهی عامه مردم و در نتیجه فهم حق و حقوقشون و حتی ایستادگی در مقابل ظلم، قدرتشون کم میشد و بعدها در تاریخ محکوم میشدن، به این شکل انتقام میگرفتن (قصاص قبل از جنایت) و به خیال خودشون از محاکمه در تاریخ مصون میشدن.
اما یک دسته از خودکامگان در تاریخ پا رو فراتر از کتابسوزی می گذاشتن و انتقام محاکمه اسلاف و پیشینیانشون در تاریخ رو نه از کتاب ها بلکه از نگارندگان کتاب ها می گرفتن. یعنی منشا و سرچشمه همه مشکلاتشون رو از چشم خالقین کتاب ها می دیدن. اینها به خیال خودشون سعی می کردن آب رو از سرچشمه خشک کنن، در حالی که آب همیشه راه خودشو پیدا میکنه.
در مورد اون کنیز که فرمودین، هم یک توضیحی بدم.
در کتابی به اسم "راه اصفهان" که مولفش "ژیلبر سینوئه" هست، خاطرات "ابوعبید جوزجانی" که گفته میشه از نزدیک ترین شاگران "ابن سینا" بوده و نسخه اصلیش دستخط عربی بوده، اشاره به این کنیز شده. کنیزی به اسم "یاسمین" که از کنیزان/همسران خلیفه بغدادی بوده و فرار کرده و عاشق ابن سینا میشه و همراهیش میکنه (مشخص نیست ازدواجی صورت گرفته یا خیر). گفته شده بعدها آدمای خلیفه این خانم رو پیداش میکنن و او رو از ابن سینا جدا میکنن. این قضیه در همین حد در تاریخ نقل شده ظاهرا.
ابن سینا وقتی وارد اصفهان شد، از طرف حاکم اصفهان "علاء الدوله" بسیار مورد تکریم و احترام واقع شد ولی پس از مدتی سلطان مسعود غزنوی (پسر محمود) به اصفهان حمله کرد و کتاب های زیادی رو هم از بین برد. این سینا به همدان رفت و در همون جا در سن 57 سالگی درگذشت.
پس زندگی ابن سینا (به عنوان یک دانشمند مشهور جهانی) هم به این صورت تحت تاثیر مخرب دو خودکامه حاکم بر زمانش یعنی "خلیفه بغدادی" و "غزنویان" و دو دشمن کتاب و اندیشمندان قرار گرفت. (تاریخ بیهقی یا مسعودی هم مربوط به سرگذشت های زمانی سلطان مسعود هست )
و این یعنی در هر زمانی که ستمگری حاکم بوده، اهل علم و ادب و آثارشون مورد بی حرمتی واقع شدن.

۲۳ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید