آزادی
آزادی؟
کدامین آزادی؟
آزادی اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلولهبارَش میزنند.
سرزمین؟
کدام سرزمین؟
آن سرزمینی که هر روز به غارتش میبرند؟
آن دشتی که برهوتش کردهاند
یا آن شاخه ای
که تخته ی تابوت شد؟
کدامین است؟
آن
... دیدن ادامه ››
سنگ و آن خاک و آن چشمه و ریگی
که بند و زندان زاییده است.
نمیدانم میهن کدام است!
آزادی کدام است،
نمیدانم!
آن جویباری که در روز روشن
سرچشمه اش را غارت کردید؟
آن معشوقه ای که در خواب
چشمهایش را دزدیدید؟
آن ابری که پیش از باریدن
بارانش را به تاراج بردید؟
یا آن ماهی
که شب چهاردهش را ربودید؟
آزادی اسبیست خسته و لنگان
که هر روز گلولهبارَش میزنند.
شیرکو بیکس
ترجمه بابک زمانی
پ.ن. البته برگردان های دیگه ای هم موجوده ولی من نمیدانم کدام به متن کردی نزدیک تر است.