چند وقت پیش به لیست فیلم هایی که خیلی دوسشون دارم، جدا از نظر منتقدین، نگاه میکردم و متوجه یک الگوی خاصی در اونها شدم، لوکیشن ها. به همین خاطر قصد دارم لیست این فیلم ها رو به اشتراک بذارم:
۱. اژدها وارد میشود!
استفاده ی به جا از رنگ ها و تضاد اون با فضای بیابونی که لوکیشن اصلی فیلم هست واقعا زیباست. هنوز هم صحنه ای که بهنام شکوهی بادکنک ها رو به هوا میفرسته در خاطرم هست، یکی از زیبا ترین صحنه هایی که در سینما دیدم و در خاطرم به عنوان یک نوجوون ۱۵ ساله نقش بست.
۲. در دنیای تو ساعت چند است؟
فضای ابری حاکم در فیلم و بوی خاکی که حتی در سالن سینما هم حس میشد، خانه ی پدری زیبای گلی و ...
۳. آذر، شهدخت، پرویز و دیگران
از خونه باغ زیبای پرویز دیوان بیگی که بگذریم به باغچه ی زیبای پدر شهدخت فیروزکوهی میرسیم و صحنه ای که آذر
... دیدن ادامه ››
در باغ قدم میزند و درختان پاییزی و برگ های روی زمین!
۴. آتش بس
خانه ای که بی نقص چیده شده با دکوراسیونی که هنوز هم زیباست! نور زیبایی که از پنجر های دلباز وارد خانه میشود.
۵. ایتالیا ایتالیا
باز هم خانه ای که صمیمانه چیده شده و با توجه به شخصیت های داستان بسیار واقعی هست. فضای ایتالیایی که در فیلم حس میشود و خب کسی هست که شیفته ی این کشور نباشد؟
۶. جهان با من برقص
خانه ای رویایی در طبیعیتی رویایی!
و البته از تاثیر داستان و کارگردانی و مخصوصا فیلمبرداری در دیده شدن بیشتر فضا ها و لوکیشن ها نمیشه گذشت.