"اسمش این نیست" نمایشی از فروپاشی انسان معاصر است ؛زیست رو به زوال خودمان یا آنها که می شناسیم،بدنهای رنجوری که فریاد می کشند ولی دیگران آنها را نمی شنوند،برشی از ظلمهایی که به هم روا می کنیم یا در حقمان روا می کنندو در پایان...مرگ،کلیدواژه رهایی از درد .
ایده مترو را دوست داشتم چون در واقعیت هم پتانسیل بالایی برای شنیدن و دیدن زوال انسانها دارد و شروع جذابی برای این نمایش هم بود.