امشب کار را دیدم و چه خوب شد که رفتم دیدم! چرا که یک کار مایل به کلاسیک و با اصالت بود. یک پنج پردهای که پرده دوم آن فوقالعاده است!
ابتدا به ساکن! یک دستمریزاد و آفرین به سهندخیرخواه نویسنده جوانی که توانایی نوشتن چنین متن خوب و نسبتا قوی را داره و بنظر میآد آینده درخشانی خواهد داشت و حتما برای تئاتر ایران لازم و مفید خواهد بود.
اما در مورد اجرا بازی متیرا حجار مانند همیشه چشمنواز و ظریف درجه یک بود. مخصوصا که در دو پرده آخر تیپ مردانه بهش خیلی میآمد و کلی خوشتیپ شده بود! و ظاهر شدن با ریخت و شمایل شیک در نقشهای مختلف متن با گویشهای متمایز را چه خوب درآورده است! بدون ریش چقدر محمد چرمشیر بود!
نادر فلاح هم که دیگه در بازی و تسلط حرف نداره! اما اینبار در کارگردانی هم نیاز به حرف اضافه نداره! و همه چیز خوبه و چیز آزار دهندهای من ندیدم و و بنظرم آن چند ثانیه بازی و حس و دیالوگ آخرش در نقش سوزنبان و دقیقا ته نمایش نقطه عطف نمایش بود!
در واقع حرف نمایش روایت سرگذشتوار آدمهای حسابی و ناحسابی! تاریخ و کنایه و دیالوگهای سنگین و ریشهدار آنها به مذهب و سیاست و هنر و اجتماع و فلان و بهمان از گذشته تا حال است./ علیرضا بیات/ چهارِ خردادِ نود و هشت