یه مهمونی زنانه، یه تئاتر دهه شصتی!
ترکیب نقشهای ساده و تخت، شوخیها، کنایهها و دیالوگهایی که توی هر مهمونی زنانه به وفور میتونین ببینین
... دیدن ادامه ››
و بشنوین، خط داستانی ساده و احتمالا قابل پیشبینی و دکور و موسیقی ملالآور، این نمایش رو به نظر من به یه نمایش کلیشهای و عوام پسند تبدیل کرده.
انتخاب نسنجیدهی موسیقی که در پخش متوالی دمدستیترین قطعات بیکلام پیانو خلاصه شده به مصنوعی کردن فضا بیشتر دامن زده و این ادعا که این صدای پیانوی همسایهست کمکی به فضاسازی و پیشبرد داستان نمیکنه. دکور با نمای داخلی نه چندان خلاقانه نشیمن یه خونه که بازیگرا نیمدایره به سمت تماشاگرا میشینن تا خوب دیده بشن و نورپردازی تخت و یکنواخت که فقط موقع مونولوگهای ناگهانی بازیگران روبروی محبوبهها روی صورتشون میافته این نمایش رو کسلکننده میکنه. مخصوصاً اگه خیلی اهل گوش دادن به گفتگوهای زنانه وسط مهمونی نباشین مدام باید به این وسوسه غلبه کنین که پاشین برین توی بالکن یه سیگار بکشین تا موضوع صحبتشون عوض بشه!
بیشک همهی این مشخصات برای گروه بزرگی از تماشاگرا (عموما خانمها) نقطهی قوت به حساب میاد! استقبال خوب و واکنش تماشاگرا موقع نمایش و کامنتهای رضایتآمیز نشونهی موفقیت این کار در برقراری ارتباط با مخاطبشه. البته که بازی ژاله صامتی و نوشین تبریزی و نقشهای باورپذیری که آفریدن جزء معدود اتفاقای خوب این نمایشه. ولی بازی متوسط بقیه (و در مورد یک نقش بیاندازه ضعیف و مصنوعی) باعث میشه یه تماشاگر تئاترباز احساس متضادی از دیدن بازیها تجربه کنه.
در کل اگه دوست دارین به یه مهمونی زنانه و احتمالا پرماجرا برین، با خیال راحت توی تاریکی یه دل سیر حرفهای بقیه رو بشنوین و زیاد درگیر رمزگشایی از چیزی که میبینین نشین دیدن این تئاتر رو پیشنهاد میکنم.
(من از ۱۰+ تا ۱۰- به این نمایش ۴- میدم)